مقاله لرد مگينس در سايت Real Clear World پنجشنبه 19 فوريه 2015
فساد بي كنترل، پليس مخفي، شكنجه، اعدام، و يك برنامه مورد مخالفت مردم ايران: اين فاكتورها چيزيست كه شاه محمد رضا پهلوي را در فوريه 1979 سرنگون كرد. بيش از 36 سال بعد، آن شرايط براي ايرانيان در سراسر كشور و خارج آن همچنان آشناست، زيرا رژيم كنوني ثابت كرده حتي وحشي تر و ظالم تر است. بعلاوه، اقتصاد كشور درب و داغان است درحاليكه رژيم يك برنامه بنيادگرايي اسلامي را بي وقفه و بيرحمانه دنبال مي كند.
اين برنامة راديكال تهديد ايران را بسيار فراتر از مردم خود به كشورهاي همسايه در منطقه و، نهايتا، به غرب گسترش مي دهد. درگيريش در سوريه و عراق، با نيروي نظامي در صحنه، و كمك هايش به گروههايي مانند حزب اله و، اخيرترين آن، گروه هوثي در يمن، شواهد فراواني از افزايش جاه طلبي هاي ايران فراهم مي كند.
متأسفانه، قدرتهاي غرب با تحمل رهبراني مانند نخست وزير سابق عراق نوري مالكي و با خوش مشربي با رئيس جمهور (رژيم-م) حسن روحاني رژيم را توانمند به گسترش كردند. عراق و سوريه در هرج و مرج فرو رفته اند. نفوذهاي معتدل در آن كشورها احاطه شده اند يا تماما ناپديد شده اند. در يمن، حمله اخير هوثي رهبران مورد حمايت غرب اين كشور را به سمت كناره گيري كشانده است، موجب آشوبي و هرج و مرج در كشور مي شود. اين بي عملي رژيم ايران را جسور كرده است و گروههاي راديكال مانند القاعده و داعش را تقويت كرده است.
اگرچه ما در اين لحظه داريم جنگ را مي بازيم، با كمي عزم و اراده مي توانيم در جنگ عليه بنيادگرايي مذهبي پيروز شويم و منطقه را به دوران جديدي از تغيير دمكراتيك ببريم. دخالت بي سابقه ايران در منطقه نگران كننده است، اما همچنين علامتي از ضعف است. درست همانطوركه نازيها در آخرين تلاشش طي نبرد بدنام Bulge يورش آورد، رژيم ايران همه چيز را روي گسترش نفوذش در منطقه گرو مي گذارد.
علي شمخاني، دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران، در سخنرانيش در مراسم دفن يك فرمانده ارشد سپاه پاسداران كه در عراق كشته شد، درماندگي و استيصال رژيم را برملا كرد. در يك چرخش غير معمولانه بي تزويز، شمخاني به جمعيت گفت: ”براي اينكه جلوگيري از خونريزي مان در تهران، بايد خونمان را در عراق قرباني كنيم و از آن دفاع كنيم.“ ساده بگويم، نفوذ ايران در خارج او را در داخل زنده نگه مي دارد.
رژيم، كه تأثيرات تحريمات و سقوط آزاد (ريزش) قيمت نفت را حس مي كند، يك قمار بزرگ كرده است: بودجه سپاه پاسداران را 50 درصد افزايش داده، كه يك سرمايه گزاري چندين ميليارد دلاري است. بنابراين ضعف رژيم در حفظ چنگش بر قدرت، در حرف و در عمل، روشن و آشكار شده است. درضمن، جنگ دروني در ميان جناح هاي متعدد رژيم موقعيتش را بدتر مي كند، آن ضعف را هرچه بيشتر آشكار و عيان مي كند.
در اتخاذ سياست براي برخورد با تهديدات فزاينده ايران و ضعف فزاينده آشكار نظام مذهبي حاكم، غرب بايد بدنبال توسعه روابط مناسب با آن نفوذ هاي معتدل و ميانه رو قابل تشخيص باشد كه آزادي و دمكراسي را شجاعانه پيگيري مي كنند. مريم رجوي، رئيس جمهور يكي از آن گروههاي معتدل و مناسب نادر، شوراي ملي مقاومت ايران (ان سي آر آي)، پيوسته يك صداي معتدل و عقيده و نظر مطلع ارائه كرده است. با اين وجود غرب لجوجانه روحانه را در آغوش مي گيرد درحاليكه با شوراي ملي مقاومت ايران تحقير مآبانه رفتار مي كند.
رجوي مي گويد تنها با به بازي گرفتن يك گروه راديكال عليه گروه ديگر و همزمان بي اعتنايي به اميد دهندگان به اكثريت خاموش پيشرفت حاصل نمي شود. بگفته رجوي، تنها سياستي كه اعضاي داعش و القاعده را هدف مي گيرد و در عين حال همچنين رو در روي رئيس جمهور سوريه بشار اسد مي ايستد و با نفوذ ايران در عراق مقابله مي كند اجازه خواهد داد ميانه روها رشد و پيشرفت كنند. يك سياست قوي و مؤثر كه با تمام راديكال ها بجنگد به نيروهاي معتدل و ميانه رو كمك خواهد كرد رونق يابند و برتري سياسي بدست آورند.
رجوي پيوسته خاطرنشان كرده است كه جنايات تروريستي مزدوران ايران در عراق، سوريه، و اخيرترين آن در يمن، به اندازه هرچيز ديگري براي دفاع از وجود آن رژيم متعصب و ديوانه در داخل كشور مهم است. نبايد اشتباه كرد. نازيها بزرگترين جنايات خود را در مراحل نهايي جنگ مرتكب شدند - درست در لحظه اي كه آنها در ضعيف ترين موقعيت و در شرف شكست بودند.
تهران در برابر نارضايتي و خشم مردم خود ضعيف و ضربه پذير است. زمانيكه رژيم ملاها از دورن منفجر شود، غرب بايد آماده باشد آنهايي را كه بايد قبل از همه وارث تمام اين آشوب و اغتشاش مي شوند را در آغوش بگيرد و از آنها حمايت كند. او چطور مي تواند اينكار را بكند در حاليكه هنوز با روحاني خوش و بش مي كند؟ ادامه سياست مماشات و استمالت و تسليم به وضعيت كنوني تنها يك رژيم مدهبي درمانده را جسور خواهد كرد تا مرتكب اعمال بيشتر تروريستي شود و جنگ را به غرب بياورد.
بايد تعمق كرد، چرا غرب اينقدر بي عار و بيشرف و فاقد سياست است كه ما بطور مداوم به آن كساني كه براي آزادي مبارزه مي كنند بي اعتنايي مي كنيم؟ مطمئنا بايد راه بهتري براي مقابله با رژيم ايران باشد و شرايطي را پرورش دهد كه يك انقلاب ضروري در ايران را تسريع كند - انقلابي كه مي تواند بر وحشي گري و ظلم و ستمي كه اكنون به سراسر خاورميانه سرايت مي كند غلبه كند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر