۱۳۹۳ اسفند ۲, شنبه

سالگرد ترور جنایتکارانه شهید بزرگ دفاع از حقوق پناهندگان شير زن مجاهد خلق وقهرمان جا ودانه خلق زهرا رجبي

سالگرد ترور جنایتکارانه شهید بزرگ دفاع از حقوق پناهندگان
Saba Haft's photo.
روز اول اسفند 1374 مقارن با عید سعید فطر، دیپلومات-تروریستها و آدمکشان وزارت اطلاعات آخوندی، مجاهد شهید زهرا رجبی، از اعضای شورای رهبری سازمان مجاهدین و عضو شورای ملی مقاومت ملی ایران را که در رأس هیأتی از جانب مقاومت برای رسیدگی به وضعیت ناگوار پناهندگان ایرانی در ترکیه به‌سر می‌برد، به‌ شهادت رساندند.
زهرا رجبی به همراه مجاهد خلق علی مرادی در استانبول، مورد حملة دیپلمات تروریست‌های وزارت اطلاعات آخوندی قرار گرفتند‌ و هردو به شهادت رسیدند.
زهرا رجبی از برجسته‌ترین زنان پیشتاز مجاهد خلق و از یاران نزدیک رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت، مریم رجوی بود. وی به‌عنوان یکی از مسئولان دفاتر رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت، مسئولیتها و وظایف جدیدی را به‌ویژه در دفاع از حقوق پناهندگان و همچنین سازمان‌دادن هواداران و پشتیبانان مقاومت به‌عهده گرفته بود که جدیدترین آن، رسیدگی به امور پناهندگان ایرانی مقیم ترکیه بود. و سرانجام جان پاکش را بر سر دفاع از این هموطنان ستمزده گذاشت و به‌حق، شهید بزرگ دفاع از حقوق پناهندگان نام گرفت.
رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت، خانم مریم رجوی درپیامش به مراسم بزرگداشت زهرا رجبی گفت:
«جلادان زن‌ستیز، هرگز و در هیچ شرایطی از خونریزی دست برنمی‌دارند، ولی هیهات که خون فائزه، این نمونه زن رها و مسئولیت‌پذیر، که در این سالها بار مسئولیت هر‌چه بیشتری بر‌دوش می‌کشید و برای همه خواهران و برادرانش، الگوی تحرک و خلاقیت بود، در رگهای همه فعالان مقاومت و رزم‌آوران آزادی می‌توفد و می‌خروشد و بیچاره شب‌پرستان، که گمان می‌کنند با این جنایتها و رگبار گشودن بر سر فائزه ( که غیرمسلح و بی‌دفاع بود) می‌توانند خللی در مقاومت بی‌امان و وقفه‌ناپذیر نسل خجسته رهایی ایجاد کنند».
خبر جنایت دیپلومات-تروریستهای رژیم در روز اول اسفند‌ماه1374، به انفجاری از بهت و خشم و کین در خانواده بزرگ مقاومت تبدیل شد. آن‌روز چهره پرصلابتش با آن لبخند همیشگی و صمیمانه، در خاطره‌ها موج‌زد و با اشک هزاران ایرانی تبعیدی در گستره دورترین سرزمینهای غرب درآمیخت و از چشمهایشان جاری شد. آن‌روز خاطره او به‌عنوان یک مسئول و فرمانده صمیمی و فداکار، در قلب و ضمیر هزاران رزمنده بی‌قرار آزادی، جوشید و بدین‌سان در «رگهای همه فعالان مقاومت و رزم‌آوران آزادی» توفید و خروشید و جاودانه شد. «بیچاره شب‌پرستان» که با گشودن رگبار شقاوت به‌روی این زن انقلابی مجاهد خلق که به‌خدمتگزاری مردم و دفاع از حقوق پناهندگان کمر‌بسته بود، برخلاف آن‌چه تصور می‌کردند، به‌زودی توفان، درو کردند.
رهبر مقاومت آقای مسعود رجوی درپیام خود با اشاره به نقش و جایگاه شهید زهرا رجبی که او را :«از پرتوهای درخشان و از ثمرات والای مهرتابان آزادی و مقاومت ایران، مریم رهایی» می نامید تأکید کرده بود:
«خون مطهر این شیرزن والامقام مجاهد، که سرانجام در راه دفاع از حقوق پناهندگان و پناهجویان ایرانی جان باخت، جز بر سرفرازی و اعتلا و درخشش بیش از پیش مقاومت ملت ایران، نمی‌افزاید و سردمداران دژخیم حکومت آخوندی با مزدوران و تروریستهای صادراتی، پاسخ جنایتهای خود را در آتش فروزان قهر و خشم مرد‌م ایران دریافت خواهند کرد».
زهرا رجبی در سال1336 در تهران متولد شد. وی فعالیتهای انقلابی و مبارزاتی خود علیه دیکتاتوری شاه را از سال56، هنگامی که دانشجوی معماری دانشگاه ملی بود، آغاز کرد. او پس از غصب انقلاب ضد‌سلطنتی به‌وسیله خمینی دجال، رودرروی ارتجاع قرون‌وسطایی حاکم قرار گرفت و به‌صفوف مجاهدین پیوست، و پس از 30خرداد60 و آغاز مقاومت انقلابی مسلحانه، با شایستگی تمام، فرماندهی یکی از پایگاههای عملیاتی مجاهدین را به‌عهده گرفت.
مجاهد قهرمان زهرا رجبی از سال63 به‌عضویت مرکزیت مجاهدین درآمد و پس از عزیمت رهبری مقاومت به‌جوار خاک میهن و تأسیس ارتش آزادیبخش، به نوار مرزی منتقل گردید و فرماندهی یکی از یکانهای پشتیبانی ارتش آزادیبخش راعهده‌دار شد. از این پس، شکوفائی صلاحیتها و توانمندیهای او در پیشبرد حجم بزرگی از مسئولیتها از هر حیث چشمگیر بود و پیوسته احترام و تحسین فرماندهان و کادرهای تحت مسئولیت خود را برمی‌انگیخت.
مجاهد والامقام زهرا رجبی در فاصله سالهای67 تا69، ابتدا فرماندهی یکی از لشگرهای ارتش آزادی را به‌عهده داشت و سپس در موضع فرماندهی هفتم ارتش آزادیبخش، در کار آموزش و آمادگی یکانهای رزمی شرکت جست.
این شیرزن پاکباز، در حماسه کبیر عقیدتی و میهنی فروغ جاویدان ، با رشادت و کفایت تمام، جنگاوران تحت‌فرماندهی خود را تا دروازه کرمانشاه به‌پیش برد و در نبردهای بزرگ تنگه چهارزبر شرکت نمود.
نقش برجسته او در زمره فرماندهان سخت‌کوشی که برای ارتقای توان رزمی ارتش آزادی و تغییر ساختار این ارتش از یک نیروی پیاده به یک نیروی زرهی- که در فاصله سالهای 67 تا 69 به مجاهدتی خستگی‌ناپذیر دراین رابطه اهتمام ورزید- هرگز فراموش نخواهد شد .
با آغاز کار گسترده آموزشی در همه لایه‌های ارتش آزادی، که همزمان با بحران خلیح فارس و شروع زندگی سنگری در ارتش آزادیبخش بود، مجاهد قهرمان زهرا رجبی، فرماندهی مهندسی رزمی ارتش را برعهده گرفت. در این دوران که ارتش آزادیبخش، مورد تهاجم شکست‌خورده‌ی 7لشکر متجاوز رژیم قرار گرفت و نقل و انتقال یکانها، احداث سنگرها و جاده‌ها و خاکریزها و عملیات تدافعی در برابر رژیم آخوندی، به اقدامات مهندسی گسترده‌یی نیاز داشت. بازهم او بود که با ابتکار‌عمل و شایستگی، معضلات و مشکلات را به‌کناری می‌زد و کارها را به‌پیش می‌برد.
شهید زهرا رجبی در سال 1370 به سازمان سیاسی مجاهدین در خارج کشور، منتقل شد و مسئولیت دفتر مرکزی آن را بر‌عهده گرفت.این شیرزن مجاهد خلق سرانجام با عبور سرفرازانه از همه آزمایشها و مسئولیتهای خطیر، در سال 72 به‌عنوان کاندیدا و سپس عضو شورای رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران، انتخاب گردید.
آقای مسعود رجوی در مراسم تحلیفی که درجمع بزرگ رزمندگان مجاهد برای انتخاب مجاهد خلق زهرا رجبی و یکی دیگر از خواهران مجاهد به‌عنوان کاندیدای شورای رهبری مجاهدین، برگزارشده بود، چنین گفت:
«شما مسئولیتهای حساسی را عهده‌دار شدید، و به‌همین مناسبت خوب است که اساسی‌ترین سؤال هم در حضور جمع، از شما دو نفر به‌عمل بیاید. آیا برای شما واضح و روشن است که شما در رأس مجاهدین مثل هر مجاهد دیگر و در ورای هر مجاهد دیگر هستید برای سختی، رنج، صعوبت؟ آیا این کاملاً روشن هست؟».
زهرای قهرمان پاسخ داد :
با تمام وجود برای خدمتگزاری به‌تک‌تک مجاهدین و خلق ایران کاملاً آماده ام.
در سال73 همزمان با گسترش سازمان‌کار رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت در کشورهای مختلف، زهرا رجبی به‌عنوان یکی از مسئولان دفاتر رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت، مسئولیتها و وظایف جدیدی را در راستای گسترش همبستگی ملی و مجاهدت میهنی و حمایت از ارتش آزادی برعهده گرفت و در اجرای این مسئولیت نیز، مصدر خدمات مهمی در خارج کشور و به‌ویژه در دفاع از حقوق پناهندگان و همچنین سازمان‌دادن هواداران و پشتیبانان مقاومت گردید.
آخرین مسئولیت این شیرزن سرفراز، رسیدگی به‌امور پناهندگان ایرانی مقیم ترکیه بود، که درجریان همین مأموریت به‌شهادت رسید.
شهادت این شیرزن مجاهد به‌دست دیپلومات-تروریستهای رژیم خمینی و آدمکشان وزارت اطلاعات، افشاگر جنایات حکومت آخوندی بود و طی سالهای گذشته، رژیم تروریستی آخوندی به یمن افشاگریهای بی‌امان مجاهدین و مقاومت ایران، بارها توسط مجامع بین‌المللی محکوم گردید.همچنین دادگاه استانبول یکی از عوامل جنایتکار وزارت اطلاعات رژیم آخوندی را به‌جرم شرکت در ترور شهید بزرگ حقوق پناهندگان، خواهر مجاهد زهرا رجبی و مجاهد خلق علی مرادی، محاکمه و به 33سال و 4ماه حبس محکوم کرد و معاون کنسولی رژیم آخوندی و سه کارمند دیگر سفارت آخوندها به‌عنوان «عناصر نامطلوب» از ترکیه اخراج شدند. و داغ ننگ دیگری در عرصه بین‌المللی بر پیشانی این رژیم ضد‌بشری خورد.
دشمن ضدبشری با توطئه‌ها و تلاشهای گسترده ازجمله به‌کارگیری روابط اقتصادی و سیاسیش به‌عنوان اهرم فشار کوشید تا با تأثیرگذاری بر حکم دادگاه، مانع افشای این جنایت شود،‌اما کاری از پیش نبرد.‌جنایات رژیم و وزارت اطلاعات البته به این محدود نشد، تا این که سرانجام زنجیره‌یی از ترورها و قتلهای فجیعی که در داخل کشور انجام داده بود، براثر تأثیرات زهر سه‌سرگی که مقاومت ایران به حلقوم رژیم ریخت، به‌یک رسوایی و بحران بزرگ در درون رژیم تبدیل شد.‌بحرانی که به شقه و شکاف درونی رژیم بیش از پیش دامن زده و برسرعت سقوطش به‌سرنوشت محتومی که در پیش دارد، خواهد افزود.
Like ·  · 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر