در ازل استاد عشقم داد درسي از وفا تا ابد در گوش دارم گفته استــاد را
مهدي پورواحد از رزمگاه ليبرتي
اين روزها با از دست دادن «مجاهد اشرفي آندرانيك آساطوريان», به كلمه «مجاهد» ميانديشيدم كه او را و مرا مجذوب خودكرده است. آندرانيك را اينگونه توصيف ميكنند:
... با تمام وجودش به ميهن خود و به مردمش عشق ميورزيد، اقيانوسي از مهر، اخلاص، پاکدلي، صفا, صميميت و وفاي به عهد. فداکاري بيچشمداشت از يکسو و نيز ارزشهاي والاي هنري او که با عنصر رزمندگي و مقاومت جانانه و بيمحابايش در بيش از دو دهه همراهي و همدلي با شوراي ملي مقاومت و بهخصوص مجاهدين خلق ايران رقم خورد. براي درک او و فهم خدمات بينظيري که آندو در پهنه موسيقي ايران انجام داده بايد او را از نزديک شناخت و با او زندگي کرد و جرعهيي از چشمه جوشان زلال و پاک انسانياش نوشيد و از بوي دل انگيز گلستان اخلاق و صفاي باطن او مدهوش شد تا بتوان تا حدودي بهاين انسان شورشي اما بس محجوب و فروتن پي برد. اين هنرمند والامقام و پاکباز، مجاهدين را هديهيي ميدانست که از سوي معبودش براي بشريت نازل شده تا جهان کنوني را که آغشته و آلوده به جنگ، کشتار، سرکوب و ويراني است از ظلمت و تباهي و ستم برهانند. هر نتي که او ساخت و نواخت, خروشي بود عليه ظلم و بيعدالتي و پيامي بود مملو از اميد و شادي براي منتظران راه آزادي و آبادي.
او به زندگي اين چنين پاسخ داد. پاسخ دادن به آزمايشي كه هرانسان در معرض آن قرار دارد و اين همه بحث است. اين روزها در فضاي موجود منطقهيي و بين المللي فرصت خوبي است تا هركس خودش را تعيين تكليف كند كه به كدام جبهه تعلق دارد و كجا ثبت نام ميكند؟

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر