۱۳۹۴ اردیبهشت ۱۶, چهارشنبه

سؤال و جواب با مريم رجوي در جلسه استماع زيركميته تروريسم، منع تكثير هسته‌يي و تجارت

سؤال و جواب با مريم رجوي در جلسه استماع زيركميته تروريسم، منع تكثير هسته‌يي و تجارت

16 ارديبهشت, 1394
مجلس نمايندگان آمريكا- كميته روابط خارجي- 29 آوريل 2015
قاضي تدپو، رئيس زيركميته تروريسم و منع تكثير هسته‌يي و تجارت:
 فلسفه داعش با سنيها در عربستان سعودي و شيعيان در ايران چه تفاوتي دارد؟
مريم رجوي:
تا جايي‌كه به شكل‌گيري داعش برمي‌گردد، اين ملاها هستند كه كمك كردند كه داعش به اين شكل و در اين نقطه باشد. و به‌دست آوردن قدرت آنهم قدرت دولتي توسط بنيادگراها در ايران، پديده تروريسم تحت نام اسلام را به دنيا آورده است.
طي دوسال اخير هم عامل گسترش داعش جنايتهاي رژيم ايران ورژيم اسد و هم‌چنين كشتار سنيها درعراق توسط مالكي بوده است. اما ازنظر اعتقادي پايه‌يي‌ترين عنصر به لحاظ اعتقادي و نقاط مشترك درتمام گروههاي بنيادگرا چه شيعه وچه سني عبارتست از: تحميل دين با توسل به زور،  برقراري يك استبداد موهش به نام ولايت فقيه يا  به نام خلافت اسلامي، بي‌اعتقادي به مرزها وجهاد براي گرفتن كشورهاي ديگر،  و تكفيركساني كه به‌اصطلاح احكام شريعت را نمي‌پذيرند.
من مي‌خواهم تأكيد كنم كه آنتي‌تز اين تفكر، يك برداشت بردبار و دموكراتيك از اسلام است. بين داعش و ملاهاي ايران، جنگ هژموني وجود دارد، اما به‌رغم هراختلافي ادامة بقاي گروههاي بنيادگرا منوط به بقاي رژيم ايران است. تروريسم وافراطيگري تحت نام اسلام، با حكومت ملاهاي ايران به منطقه آمده و تنها با رفتن اين رژيم از بين خواهد رفت و محدود خواهد شد. جالب اين كه بعد از ظهور داعش، مردم ايران به ملاها مي‌گويند پدرخوانده داعش.
در مورد نكته‌يي كه در مورد عربستان گفتيد بايد بگويم كه داعش بر خلاف عربستان به مرزها هيچ اعتقادي ندارد. بنابراين مشكل در سلفي بودن يا سني بودن يا اين اعتقادات نيست مشكل در آن اعتقاداتي است كه من از آن اسم بردم.  اينجا آنجايي است كه داعش را مشخص مي‌كند و نزديكيش را به بنيادگراهاي حاكم بر ايران، آشكار مي‌كند.

قاضي تدپو:
شما تسهيل كار و كمك ملايان ايران به داعش را چگونه مي‌بينيد؟ چطور داعش توانسته است نفوذ خود و فلسفه خود را به دليل ملايان ايران گسترش دهد؟  لطفاً اين را روشن كنيد كه چه ارتباطي بين اينها هست؟
مريم رجوي:
همان طور كه گفتم داعش و رژيم ايران، بر سر هژموني اختلاف دارند، اما درمواقعي همكاري هم مي‌كنند. مي‌دانيد كه زرقاوي كه چند سال پيش رهبر داعش بود، كمكهاي لجستيكي جدي از رژيم ايران دريافت كرد.  و پايگاههايي در برخي ازشهرهاي ايران ايجاد كرد.
اين واقعيت را هم اپوزيسيون سوريه ومطبوعات بين‌المللي بارها گواهي دادند كه بشار اسد به عمد اعضاي داعش را از زندان آزاد كرد تا به داعش بپيوندند به‌علاوه فراموش نكنيد كه او درحملات هوايي با مركز داعش در سوريه كاري ندارد و تمركزش عليه اپوزيسيون ميانه‌رو سوريه است، مي‌خواهم اين نتيجه را بگيرم كه تا آن جا كه  به رژيم ملاها برمي‌گردد، مي‌دانيد كه پشتيبان صددرصد بشار اسد در سوريه است.
مي‌خواهم دوباره تأكيد كنم كه كارها و جناياتهايي كه بشار اسد به كمك رژيم ملاها در سوريه انجام داده، زمينه‌ساز رشد داعش بوده و ازطرف ديگر جناياتي كه مالكي به فرمان رژيم ملاها در عراق انجام داد و سركوب گسترده اهل تسنن، باعث شدكه داعش به اين شكل در عراق و سوريه گسترش پيدا كند.

نمايندة زلدين:
خانم رجوي، به صحبتهاي شما گوش مي‌دادم كه از انقلاب سبز سال 2009 گفتيد، و به انتخابات غيردموكراتيكي كه در ايران انجام شد فكر مي‌كنيم و در آن نقطه وقتي كه وضعيت اقتصادي بهتر بود و نفت بشكه‌يي100دلار بود و ميليونها ايراني در حال خيزش بودند براي اين‌كه كنترل كشور خود را به دست بگيرند. و رئيس جمهور ما مي‌گفت كه اين به ما ربطي ندارد. حالا برگرديم به امروز، كه اقتصاد وضعيت بدتري دارد و نفت بشكه‌يي 50دلار است و افرادي مثل شما رهبري خود را نشان داده و مي‌خواهند كنترل سرنوشت خود را به دست بگيرند، من نمي‌دانم كه آيا رئيس جمهور دقيقاً در همان تيمي كه من هستم هست يا خير؟ چون افرادي مثل شما وجود دارند كه مي‌خواهيد بلند شويد و كنترل آينده و سرنوشت كشورتان را به‌دست بگيريد با يك بينش و بصيرتي، چه در ايران باشد، چه در سوريه و چه جاي ديگر، براي اينكه ثبات به خاورميانه بياوريد. من شما را به خاطر حضورتان در اينجا و به خاطر رهبري و تلاشهايتان تقدير مي‌كنم. چون وقتم تمام شده است نوبتم را تحويل مي‌دهم.

نماينده برد شرمن ازكاليفرنيا:
اين استماع براي شناختن دشمن است. و برخي به رئيس جمهور حمله مي‌كنند كه او به اندازه كافي شهامت ندارد كه به داعش آن پيروزي ايدئولوژيكي كه نيازمند آن هست را بدهد. داعش مي‌خواهد به او بگويند دولت اسلامي. آنها مي‌خواهند عنوان اسلامي داشته باشند، آنها مي‌خواهند به عنوان دولت ديده شوند. من فكر ميكنم آنها تروريستهاي مرتدي هستند و دولتمردان كارشناس اسلامي هم نيستند. بنابراين فكر نميكنم كه رئيس جمهور به خاطر اين كه آنها را اسلامي نمي نامد، چون مرتد هستند و به آنها دولت نميگويد چرا كه تروريست هستند، شايان انتقاد باشد. 
درباره موضوع اين استماع كه شناخت دشمن است،  من فكر مي‌كنم بزرگترين دشمن، اتحاد شيعي است و من اين را قبلاً هم در اين اتاق گفته ام. اتحاد ايران و اسد و حزب الله و حالا حوثي،كه بيشترين تعداد مسلمان و بيشترين آمريكايي را كشته اند. بيش از داعش، آنها تهديد ويرانگري عظيم دارند. خوشحالم كه خانم رجوي اينجا هستند. من مي‌حواهم از مجاهدين خلق تشكر كنم كه تإسيسات هسته اي نطنز را براي جهان افشا كردند. ممكن است تعداد محدودي از اعضاي كميسيون اطلاعات قبل از اينكه مجاهدين به ما بگويند اين را مي‌دانستند. ولي من از طرف تقريباً 400 نفر عضو كنگره حرف مي‌زنم و از اين‌كه به اعضاي كنگره هم گفتيد از شما تشكر مي‌كنم. حالا، شما شخصاً يك نظرية بردبار و مدره از اسلام را ترويج مي‌كنيد. شما مبلغ جدايي دين از دولت هستيد و مدافع حقوق بشر و حقوق زنان بوده‌ايد. البته، كشور شما تحت حاكميت قوانين بسيار سختي است. آنها خواستار سنگسار مردم و دست و پا بريدن مي‌شوند. داعش هم همين كار را، به ظاهر در حمايت از نحله ديگري از اسلام مي‌كند. ايران شيعه است و داعش سني است. چرا فهم آنها از اسلام يكي است و يا حداقل به چشم ما مشابه مي‌آيد؟ و چرا هر دو يعني حاكمان ايران و داعش، اعتقادات خودشان را از طريق اين اقدامات نفرت‌انگيز تحميل مي‌كنند؟ اگر ممكن است پاسخ بدهيد.
مريم رجوي:
نماينده شرمن، خيلي از شما متشكرم. شما روي مسأله بسيار مهمي دست گذاشتيد. شما گفتيد كه بنيادگرايي اسلامي از نوع شيعي حتي خطرناكتر از نوع سني است. قبل از هر چيز، علتش اين است كه يك حكومت آن هم در ابعاد حكومت ملاها در ايران، يعني در كشوري با وسعت بسيار زياد با منابع بسيار گسترده مالي در حاكميت است و آنها را در زمينه هاي مالي، آموزشي، عقيدتي و در همه زمينه‌ها، حمايت مي‌كند. بنابراين بسيار خطرناكتر است.
در مورد اين كه پرسيديد چرا اين قدر خشونت و قساوت؟ بايد بگويم كه علتش اين است كه آنها مي‌خواهند از طريق ايجاد وحشت به حكومتشان ادامه دهند. و اين روال سي و چند ساله بنيادگرايي حاكم بر تهران بوده كه اكنون به عراق، سوريه، يمن، لبنان و ساير كشورها گسترش پيدا كرده و بقيه بنيادگراها هم از پدرخوانده‌شان يعني رژيم ملاها ياد گرفته‌اند.
فراموش نكنيد كه ملاها بيش از هفتاد نوع شكنجه، دست و پا بريدن، چشم در آوردن، اعدام زنان باردار و انواع جنايتها را مرتكب شده‌اند و حالا هم اين گروهها از جمله داعش و بقيه گروههاي بنياد گرا از آنها تقليد مي‌كنند. به همين دليل مي‌خواهم مجددا تأكيد كنم كه راه حل نهايي در:
1.    خلع يد و خارج كردن رژيم ايران از سوريه، عراق و يمن
2.    و مهمتر از آن، در تغيير رژيم در ايران است. رژيم بنيادگرا در ايران بايد تغيير كند چون اين رژيم يك چتر سياسي و سرچشمة ايدئولوژيكي  و پشتوانه لجستيكي و مالي براي بنيادگراها و تروريسم در جهان امروز است و اگر نفوذ ويرانگر ملاها نبود، عراق، سوريه، يمن و لبنان، امروز در ثبات و آرامش بودند. فراموش نكنيد كه با سرنگوني رژيم ايران، شبه‌نظاميان تحت فرمان سپاه قدس نظير حزب‌الله لبنان، انصارالله حوثي در يمن و گروههاي چندگانه در عراق، در جا منهدم و نابود مي‌شوند و  فضاي حياتي براي گروههاي بنيادگرا از القاعده تا داعش تا سايرين از بين مي‌رود.

نماينده دني ديويس از ايلينويز: 
خانم رجوي، بيش از 30 سال است كه آمريكا دچار بن‌بستهاي جدي نظامي و ديپلوماتيك در خاورميانه شده است زيرا كه به اشتباه از افراد و يا سازمانهايي حمايت كرده كه مدعي داشتن حمايت مردمي بوده‌اند و بعد مشخص شده كه اين را هم خودشان ساخته بودند و هم بزرگنمايي‌اش كرده بودند. آيا شما مي‌توانيد لطفا در رابطه با نقش شوراي ملي مقاومت ايران در زندگي مدني ايران و جايگاهش در زندگي سياسي فعلي ايران بگوييد؟
مريم رجوي:
بايد به شما بگويم كه در جامعه‌يي كه اختناق مطلق بر آن حاكم است،  امكان مراجعه به افكار عمومي نيست و ملاها هرگز حاضر به انتخابات آزاد نمي‌شوند.
بنابراين شاخص پشتوانة اجتماعي اين مقاومت، پايداري و گسترش اين مقاومت است. آنهم به‌رغم سركوب شديد و اعدام 120هزار تن از بهترين فرزندان مردم ايران. من اين جا كتابي را كه نام 20هزار تن از اعضاي اين مقاومت از همه اقشار و طبقات در آن هست اينجا دارم. شما مي دانيد كه جمعاوري اسامي و مشخصات20هزار  شهيد در دوران اختناق كار بسيار مشكلي است.
هم چنين ترس رژيم از مقاومت و كارزار شيطانسازي براي مخدوش كردن چهره اين مقاومت يكي از  نشانه‌هاي ديگر قدرت اين مقاومت است. مي دانيد كه در تمام مراودات ديپلوماتيك درخواست اول رژيم، محدود كردن جنبش ماست. علاوه بر اين، در ايران، هر گونه وابستگي به جنبش ما مساوي با اعدام است. در جريان قيام 2009، رژيم اذعان كرد كه تظاهرات ضدحكومتي توسط مجاهدين سازماندهي شده بود.
و بالاخره پشتوانة گسترده مقاومت، اين امكان را فراهم كرده كه به اطلاعات گسترده دربارة فعاليت اتمي، موشكي و سپاه قدس و نقض حقوق بشر دست پيدا كند.
ما هميشه به ملاها گفته‌ايم كه اگر مدعي هستيد كه مقاومت ايران حمايت مردمي ندارد خوب بياييد يك  انتخابات آزاد برگزار كنيد تا معلوم شود كه چه كسي در ايران پشتوانه دارد. اما فراموش نكنيد كه انتخابات آزاد براي ملاها مرز سرخ است.
قاضي تدپو: خانم چو از كاليفرنيا بفرماييد.
نماينده جودي چو از كاليفرنيا:
من مي‌خواهم اين سؤالات را از خانم رجوي بپرسم. مي‌خواهم در رابطه با كمپ ليبرتي سؤال كنم. كمپ ليبرتي يك پايگاه نظامي است كه تبديل به خانه دائمي بيش از 3000 پناهنده ايراني شده است، ولي شرايط در آنجا بد است و آزاديها به‌شدت محدود شده است. بدتر از آن گزارشهايي هست مبني براينكه دولت عراق پايگاه را محاصره كرده و اجازه ورود غذا، دارو و آب را نمي‌دهد. به‌علاوه محدوديت تردد وجود دارد. اين محاصره منجر به فوت حداقل 25 نفر شده است كه آخرين آنها آقاي جلال عابديني در روز 17 آوريل بوده است. آيا شما مي‌توانيد در رابطه با شرايط زندگي دركمپ ليبرتي دررابطه با غذا، دارد و مسكن مناسب به ما توضيح بدهيد؟
مريم رجوي:
بايد بگويم كه ما عميقاً نگران وضعيت مجاهدان كمپ ليبرتي هستيم. مشكل اصلي ليبرتي فقدان امنيت و حفاظت است. به طوري كه از زمان انتقال حفاظت ساكنان اشرف به دولت عراق تا كنون، 117 نفر در اثر حملات نيروهاي عراقي كشته شده‌اند و هفت تن به گروگان گرفته شده‌اند.
ساكنان از دسترسي به موقع به مراقبتهاي پزشكي محرومند. به همين علت تا به حال 25 نفر جان باخته‌اند در حالي كه امكان نجات آنها بود.
 ساكنان آزادي تردد ندارند و  محدوديتهاي زيادي برآنها اعمال مي‌شود. از جمله هنوز كمپ ليبرتي به برق شهر وصل نيست.
از شروع كار دولت عبادي تغييري در كار اين كمپ نبوده و هم چنان آن جا حالت زندان دارد. دولت جديد بايد كمپ ليبرتي را به‌عنوان كمپ پناهندگي به‌رسميت بشناسد.  و محدوديتهاي غيرانساني را بردارد و به اذيت و آزار روزانه ساكنان خاتمه دهد.
به خصوص مهم است كه مديريت كمپ را عوض كند. چون افرادي كه الان در مديريت اين كمپ هستند، كساني هستند كه در قتل مجاهدان اشرف و ليبرتي دست داشته‌اند.
دولت آمريكا در مورد حفاظت ساكنان تعهد داشته ولي متأسفانه تعهداتش را نقض كرده. در حالي كه كمپ ليبرتي بايد در منطقه استحفاظي آمريكا قرار بگيرد و  يا سلاحهاي شخصي ساكنان براي دفاع از خودشان در مقابل شبه نظاميان به آنها برگردانده شود.
هم‌چنين آمريكا بايد به تعهدش در مورد مانيتورينگ دايمي  ليبرتي عمل كند.

جودي چو:
آيا شما به دولت كنوني اعتمادي داريد كه شرايط را بهبود بخشد و آينده افراد در كمپ ليبرتي چيست؟ آيا نقشي براي آمريكا وجود دارد؟
مريم رجوي:
ما فكر مي‌كنيم كه آمريكا بايد از دولت عراق بخواهد كه مسئوليتش را انجام دهد. تا حالا اين دولت كاري نكرده كه ما بتوانيم به آن اعتماد كنيم و كماكان افراد در ليبرتي در حالت زندان هستند. در شرايط يك زنداني. دولت جديدعراق بايد كمپ ليبرتي را به عنوان كمپ پناهندگي به رسميت بشناسد و محدوديتهاي غيرانساني را بردارد. و به اذيت و آزار روزانة مجاهدان خاتمه دهد و هم‌چنان كه گفتم مديريت كمپ را عوض كند. و اجازه ندهد كه رژيم ايران عواملش را براي شكنجه روحي و زمينه‌سازي يك قتل عام ديگر به ليبرتي بفرستد. و من فكر مي‌كنم كه دولت آمريكا مي‌تواند از دولت عراق بخواهد كه به اين وظايفش عمل كند.

نماينده شيلا جكسون لي از تگزاس:
آقاي رئيس بسيار ازشما متشكرم. اجازه بدهيد قدرداني خودم را هم به شما و هم به عضو ارشد شرمن و همه اعضاي اين پنل، تقديم كنم و خاطرنشان كنم كه اين يك استماع تاريخي است به اين دليل كه تا جايي كه من به خاطر دارم، اين يكي از معدود دفعاتي باشد كه صداي اپوزيسيون دولت ايران بخشي از يك مباحثة رسمي است. و اين خيلي براي مردم آمريكا مهم است و براي ما كه مي‌خواهيم سياستهاي درست را فرموله كنيم. بسياري از ما مدت طولاني تلاش كرده‌ايم كه مطمئن شويم اين رهبر بزرگ كه اتفاقاً يك زن است، بتواند صحبت كند و بتواند مجاهدين را رهبري كند و از ليست تروريستي در بيايد. تصميم دادگاه درست بود كه فكر مي‌كنم بازتاب انصاف اين ملت است. من هم‌چنين مي‌خواهم بگويم كه اهميت شنيدن هر دو نظريه در صحنة داعش، در صحنة ظهور خلافت از سوريه تا عراق تا ايران بسيار مهم است. و همانطور كه ما به ليبي مي‌نگريم و به يمن مي نگريم، متوجه مي‌شويم كه بايد حول يك درك درست از  نفوذ و تاثير داعش متحد شويم. بنابراين بگذاريد من با خانم رجوي، كه يك رهبري مستمر داشته و كسي بوده كه اطلاعاتش را در اختيار همه گذاشته است، اين سؤالات را مطرح كنم: ما داريم تلاش مي‌كنيم كه داعش يعني دشمن را، تشخيص بدهيم، و من مي‌خواهم اين را بگويم كه هر سازماني كه سر آدمها را ببرد و از اين نوع ويدئوهاي موهن براي ايجاد وحشت استفاده كند، مطمئناً از نظر من يك دشمن تعريف شده است. و هم‌چنين هر كسي كه به رشد و ادامه داعش كمك كند، و از آنها به عنوان پوش براي كارهاي ناجوانمردانه‌يي كه انجام مي‌دهند استفاده كند،  ما بايد اين را بررسي كنيم. ما بايد به سوريه نگاه كنيم، ما بايد به آنچه كه در عراق اتفاق مي افتد نگاه كنيم و مطمئناً بايد به آنچه كه در ايران روي مي‌دهد نگاه كنيم. ولي هم‌چنين مي‌خواهم در رابطه با چهارچوب توافق عدم تكثير سلاحهاي هسته‌يي كه از آن چيزي در دست نداريم، صحبت كنم. من هنوز هم معتقد هستم كه بايد قبل از اين‌كه محكومش كنيم، اول آن را بررسي و تحليل كنيم و نظر همه اعضاي كنگره را بگيريم و به اميد خدا بتوانيم تضمين كنيم  كه  ايران بفهمد ما واقعاً جدي هستيم. و از اين مهمتر آن كه اين توافقي كه ممكن است با ايران به‌دست بيايد، براي تأمين امنيت آمريكا است. مايل هستم از خانم رجوي سؤال كنم كه شما كه ديدگاه بسيار بردبار و مدره از اسلام را ترويج مي‌كنيد و مبلغ جدايي دين از دولت هستيد و هم‌چنين طرفدار حقوق زنان و حقوق بشر هستيد، آيا اين حقيقت دارد كه ايران از قانون سنگسار كردن مردم  و قطع اعضاي بدن حمايت مي‌كند؟

مريم رجوي:
دقيقاً بايد به شما بگويم كه آن چه كه ملاهاي حاكم بر تهران انجام مي‌دهند به نام اسلام است ولي ربطي به اسلام ندارد. آنها سنگسار مي‌كنند دست و پا قطع مي‌كنند تجاوز مي‌كنند و تا الان بيش از 120هزار تن از بهترين فرزندان مردم ايران را اعدام كرده‌اند. به نام دين و اسلام اين كار را كردند ولي اسلام دين رحمت و آزادي است و استبداد و تبعيض و تعصب ديني را رد مي‌كند.
و هم چنان كه خانم نماينده، جكسون لي اشاره كردند، ما به جدايي دين از دولت اعتقاد داريم. ما به برداشت بردبار و دموكراتيك از  اسلام معتقديم كه همان اسلام حقيقي است. ما معتقد به رأي عمومي هستيم و خواهان جدايي دين و دولت مي‌باشيم
از نظر اسلام زن و مرد  برابرند. در حالي كه شما مي‌دانيد بنيادگراها زن ستيزند و هر چيزي كه بر پايه زور و اجبار و اكراه باشد، اسلام نيست. نه دين اجباري، نه عبادت اجباري، نه حجاب اجباري و به قول قرآن لااكراه في‌الدين.

شيلا جكسون لي: 
با تشكر. من مي‌دانم كه در انقلاب 1979، روشنفكران ايران خواستار دموكراسي و حقوق بشر شدند. شما الان اشاره كرديد كه بنيادگرايي اسلامي كه به نظر مي‌رسد ايران كانون اصلي آن است و بنابراين تروريسم را اشاعه مي‌دهد. به نظر شما چگونه چنين اتفاقي در ايران افتاد؟ و بعد اگر ما داعش را به عنوان دشمن شناسايي كنيم، بزرگترين چالشهايي كه ما بايد با آنها روبه‌رو مي‌شويم، چيست؟ چه چالشهايي در رابطه با آزادي و دموكراسي، صلح و امنيت وجود دارد كه ما بخواهيم به آن اشراف داشته باشيم. اجازه بدهيد با گفتن اين نكته تمام كنم كه اگر نكاتي در رابطه با كمپ ليبرتي و حملات عليه آن داريد، بگوييد. چطور شرايط را ارتقاء بدهيم و چه كاري را متوقف كنيم. از لطف آقاي رئيس و از شما به‌خاطر پاسخ به اين سؤالات تشكر مي‌كنم.

مري رجوي: 
بايد بگويم كه مردم ايران دموكراسي مي‌خواسته و مي‌خواهند اما متأسفانه خميني، رهبري انقلابي را كه مردم ايران براي آزادي و دموكراسي به آن دست زده بودند، ربود. و در واقع يك حكومت بنيادگرا را كه با كشتن آزاديها و حذف همه نيروهاي سياسي در جامعه به ويژه زنان و جوانان همراه بود، به پيش برد و الان 37سال است كه يك حكومت بنيادگرا در تهران، حاكم است. مي دانيد كه اين حكومت پايه‌هايش بر صدور بنيادگرايي و تروريسم، سركوب مطلق در داخل و تلاش براي به دست آوردن بمب اتمي جهت به‌گروگان گرفتن سياست جامعه بين‌المللي استوار است. اينها چهار پايه اين حكومت بنيادگرا هستند تنها در ماه آوريل نزديك به 150 اعدام درايران انجام شده، يعني فقط با سركوب و اعدام بر جامعه حكومت مي‌كند ولي در مقابلش، يك  مقاومت سازمانيافته وجود دارد كه 37 سال است ايستاده و توانسته اين رژيم و بنيادگرايي و تروريسمش را افشا كند و به دنيا نشان بدهد كه چه كسي پشت بنيادگرايي و تروريسم در عراق، سوريه، لبنان، و يمن و در ساير جاهاست و نشان بدهد كه سايتهاي مخفي اتمي آن چگونه براي به دست آوردن سلاح اتمي اين مدت مشغول كار بودند و چگونه نقض حقوق بشر به طور مستمر در ايران واقع شده است. ولي مطمئنم كه مردم ايران به كمك مقاومت ايران مي‌توانند رژيم ملاهاي حاكم بر تهران را سرنگون كنند و آزادي و دموكراسي را براي مردم ايران و مردم منطقه به ارمغان بياورند.
در مورد ليبرتي بايد بگويم كه دولت آمريكا در مورد حفاظت ساكنان تعهد داشته ولي اين تعهدات نقض شده است. دولت آمريكا بايد كمپ ليبرتي را در منطقة استحفاظي خودش قرار بدهد و  از دولت عراق بخواهد كه شرايط محاصرة آن جا را لغو كند و حقوق آنها را به عنوان افراد حفاظت‌شده تحت كنوانسيون ژنو به رسميت بشناسد.

قاضي تدپو: 
مايلم از همه اعضاي كميته و ميهمانان كميته براي اينكه امروز در اينجا حاضر شدند تشكر كنم. اين استماعي بود كه بصيرت زيادي تأمين مي‌كرد. خانم رجوي مي‌خواهم از شما هم تشكر كنم كه نظرگاهي از نقطه نظر ايراني، ولي نه نقطه نظر رسمي ملاها و دولت ايران آورديد كه حاصل تجربة دست اول خودتان از نتايج سركوب و ستم در ايران و سركوب و ستم داعش است. هم‌چنين مايلم از همة حاضراني كه علاقه زيادي به اين جلسه استماع نشان دادند، تشكر كنم. اين زير كميته، كارش را تعطيل مي‌كند و هر سؤال ديگري كه در ادامه داشته باشيد مي‌توانيد از طريق اعضاي اين كميته از هركدام از مهمانان كه شهادت دادند، بكنيد. متشكرم.

مريم رجوي:
مايلم يكبار ديگر به خاطر سازماندهي اين استماع  تشكر كنم. همبستگي شما با مردم ايران در آمالشان براي آزادي و دموكراسي و تلاشهاي شما در حمايت از ساكنان كمپ ليبرتي، عليه فاشيسم مذهبي حاكم بر ايران،  بذر يك فصل جديد درروابط بين دو ملت  ما را مي‌كارد.
ملاهاي حاكم برايران، مردم ايران را نمايندگي نمي‌كنند. زمان آن رسيده كه جامعه بين‌المللي رژيم ملاها را رد كند و در كنار مردم و مقاومت ايران براي استقرار دموكراسي در ايران قرار گيرد. تغيير رژيم در ايران، توسط مردم و مقاومت، شروع پايان بنيادگرايي اسلامي است.
ازشما متشكرم. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر