چشمانداز پرشور- نوشته بنیانگذار شهید سعید محسن
سوالی که امروز برای اغلب افراد بهویژه آنان که استنباط سازمانی قوی ندارند و کسانی که دارای قدرت درک شرایط و امکانات موجود نیستند، وجود دارد، این است که: «آیا در چنین شرایط سهمناکی مبارزه پیروز امکانپذیر است؟» این پرسشی است که امروز پرسندهاش زیاد و پاسخگویش کم است.منشأ این سؤال چیست؟
گذشته از عوامل تاریخی و مبارزههای ناکام گذشته که در پیدایش چنین سوالی موثرند، باید به پدیده دیگر که زاییده شرایط زمانی است بیشتر توجه داشت. شرایط میهنی و کانونهای ملتهب گوشه و کنار جهان نشان دادهاند که کسب پیروزی در مبارزه امری آسان نیست. برای کسب پیروزی در میدان نبرد، دست پر باید داشت. اندیشه، جسارت، جانبازی، پرهیزکاری، سعه صدر، صداقت، حل شدن در امر نبرد، اینها و نظایر اینها سکههایی است که برای کسب پیروزی باید به همراه داشت. به این ترتیب مبارزه پیروز آن طور که بسیاری در گذشته گمان میکردند امر سادهیی نیست، بلکه از مشکلترین مسائل عصر ماست.
سادهاندیشی در این مورد سرانجامی جز ناکامی نخواهد داشت و درست در همین جاست که ناکامیهای گذشته وقتی که با اقدامات ضدمردمی رژیم توأم میشود، افراد را تحت تأثیرات منفی و کشنده خود قرار میدهد؛ در این زمان ترس و نا امیدی بهصورتهای مختلف تظاهر میکند. عدهیی به بهانه اینکه دارای سرمایه کافی برای ورود در بازار نبرد نیستند، میترسند. عدهیی به منفی بافی روی میآورند زیرا از اعتراف به ترس خود شرمسارند. گروهی به لفاظی و سیاستبازی میپردازند زیرا از در هم ریختن شخصیت مجازی خود هراس دارند و نمیخواهند مشت خالی خود را باز کنند. عدهیی در زیر بار نارسایی اندیشه منکوب میشوند و عدهیی هم که خود را پیشکسوت میانگارند، به پند و موعظه میپردازند و توجیه میکنند که شتر رمیده را بهحال خود واگذارید.
در چنین شرایطی همه چیز سهمگین جلوه میکند. هر عمل رژیم دلیل بر قدرت شکست ناپذیر او جلوه میکند. دشمن با دامن زدن به این شرایط چنین مینمایاند که تفوق مطلق از آن اوست و سیه روزی و شکست از آن حریف.
بیهوده نیست که برای بسیاری نحوه فشار دستگاههای جاسوسی دشمن سخت هراس آور است و زندان و وقایعش موجب وحشت.
تحت شکنجه بودن، تیرباران شدن، در زیر سرنیزة جلادان جان دادن، سالها در سلول زندان بهسر بردن، چیزهایی هستند که حتی تصور آنها موی بر اندام آدمی راست میکند. متواری بودن، گرسنگی، فقر، خانه به دوشی و در عین جوانی و شادابی لباس ساده پوشیدن و به اندک ساختن، خانه و کاشانه را ترک گفتن، ترک زن و فرزند و عزیزان در راه هدفهای عالی انسانی، کارهایی هستند که در نظر آنان تنها از عهده افراد نادرالوجود و خارقالعاده بر میآید. آنان که دچار چنین اضطراب درونی میگردند، در زمینه سیاست دچار مالیخولیا خواهند شد. ولی با تمام اینها سدهای راه تکامل شکست پذیرند و این امر ناشی از ماهیت آنهاست و ما نه تنها چنین رویدادها را دلیل سرخوردگی و یأس نمیگیریم بلکه معتقدیم که آنها خوباند و بسیار هم خوباند زیرا تنها شداید و شرایط مشکلاند که یک عصیانگر انقلابی را آبدیده میکنند.
اینکه زمانه و شرایطش ما را در جهت پذیرش ایدئولوژی «شهادت انقلابی» رهنمون شدهاند، بسیار خجسته است و خجستگی بیشتر آنگاه که ما چنین سیر شورانگیزی را، پذیرا شویم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر