۱۳۹۴ خرداد ۱۰, یکشنبه

گفتگو با آقای محدثین مسئول کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت

ایران دموکراتیک و غیراتمی ـ با هزار اشرف و ارتش آزادی - گفتگو با آقای محدثین مسئول کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت

محمد محدثین مسئول کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت

گفتگو با آقای محدثین مسئول کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت

شرکت هموطنان، ایرانیان و حامیان مقاومت در کشورهای مختلف جهان در گردهمایی امسال در ویلپنت پاریس، بخشی از کارزار رهایی ملت ایران از شر نظام پلید آخوندی است. گردهمایی که امسال در 13ژوئن 2015 برابر با 23خرداد 1394 در ویلپنت پاریس برگزار می‌شود، بخشی از کارزار سرنگونی رژیم ضدبشری آخوندی است. کسانی که در این گردهمایی سالانه شرکت می‌کنند، نمایندگان و صدای اکثریت مردم ما در داخل ایران هستند. زیرا آنها این امکان و فرصت را دارند که در خارج از حاکمیت رژیم ضدبشری آخوندی هستند و می‌توانند در این کارزار شرکت می‌کنند.
از همه عزیزانی که در سراسر دنیا مشغول آماده‌سازی و فراهم کردن این کارزار بزرگ هستند تشکر می‌کنم.
سوال مجری: آقای محدثین لطفاً توضیح دهید که کارزار گردهمایی سالانه مقاومت ایران در پاریس امسال در چه شرایط ویژه‌ای برگزار می‌شود و چه تفاوتی با گردهماییهای برگزار شده مشابه در سالهای قبل دارد؟ 
آقای محدثین: آن چیزی که گردهمایی امسال را از سالهای قبل متمایز می‌کند، وضعیت و شرایط سیاسی ملت و مقاومت ایران از یکطرف و وضعیت بحرانی رژیم ایران از طرف دیگر می‌باشد. چیزی که این گردهمایی و جنبش بزرگی که در 23خرداد امسال شاهد آن خواهیم بود را با سالهای گذشته متمایز می‌کند این است که کشور و میهن ما در یک وضعیت انقلابی و در یک دوران بحرانی به‌سر می‌برد. در تاریخ انقلابها و ملتها وقتی شرایط یک کشور بحرانی است، همه چیز تعیین‌کننده است. یعنی همه فعالیتها، تلاشها و اقداماتی که نیروهای مردمی و جبهه خلق انجام می‌دهند بسیار تعیین‌کننده است، نسبت به شرایطی که هیچ حرکت انقلابی و جنبش پیشتازی وجود ندارد.
در این زمینه در تاریخ مثالهای زیادی وجود دارد. مثلاً زمان انقلاب ضدسلطنتی دورانی است که حاکمیت دچار بحران است و ملت آمادگی این را دارد و برای تظاهرات علیه حاکمیت به‌صورت گسترده به خیابانها می‌آیند. پس چنین زمانی یک دوران تعیین‌کننده است. در این‌جا هر حرکت نیروی پیشتاز و انقلابی، حرکتی تعیین‌کننده است. هر چه این حرکت قویتر باشد و هر چه گسترده‌تر حضور داشته باشد بالطبع می‌تواند در سمت و سو دادن درست به شرایط، در سازماندهی و پیشبرد آن جنبش انقلابی نقشی قویتر داشته باشد.
حال کمی به عقب برگردیم. مثلاً در سال 1320در جنگ جهانی دوم وضعیت ایران چگونه بود؟ 
در آن زمان حکومت رضا شاه بیست سال تسمه از گرده مردم ایران کشیده بود و نیروهای سیاسی را قلع‌وقمع کرده بود و بطرق مختلف تبعید کرده بود. در جنگ جهانی دوم در واقع یک شرایط بحرانی به‌وجود آمده بود. یعنی دیگر این حکومت حتی برای غرب و انگلیس که آن را سر کار آورده بودند نیز قابل‌تحمل نبود. لذا رضاشاه را مجبور کردند از ایران برود و پسرش را جایگزین وی کردند. بنابراین دیگر آن تمرکز در حکومت دیکتاتوری سابق نبود. در نتیجه نیروی پیشتاز و ترقیخواه و ملی می‌تواند نقش تعیین‌کننده‌یی در این مقاطع زمانی داشته باشد. البته آن شرایط با وضعیت امروز تفاوت بسیار داشت. زیرا آن زمان سازمان مجاهدین یا شورای ملی مقاومت و نیروی پیشتازی وجود نداشت. لذا زمان زیادی طول کشید از شهریور1320تا روی کارآمدن دولت دکتر مصدق تا اردیبهشت 1330 ـ در این فاصله زمانی و در این شرایط جنبشهای ترقیخواه و ملی شکل گرفته و به‌وجود آمدند.
امروز هم در جامعه ایران به‌دلیل بحرانهایی که دیکتاتور حاکم با آن مواجه هست و البته خود به‌وجود آورنده تمامی آنهاست، با یک شرایط متحول روبه‌رو هستیم. به‌طور مثال از سال گذشته تا امروز تغییرات بسیاری به‌لحاظ سیاسی به‌وجود آمده است. رژیم در بحران اتمی دست و پا می‌زند و در بن‌بست آن به‌سر می‌برد. نه راه پس دارد نه راه پیش. از یک طرف یک قدم به سمت خوردن جام زهر اتمی می‌رود و از طرف دیگر، ولی‌فقیه ورشکسته رژیم به صحنه آمده و خودش همان حرفها را پس می‌گیرد. یعنی یک قدم به پیش و دو قدم به پس.
این وضعیت خودش نشان‌دهنده این هست که رژیم در درون بحرانی است که هیچ موقعیتی را نمی‌تواند درست وارد و درست از آن خارج شود.
این شرایط به فعلیت درآمدن برهه یا دوران سرنگونی رژیم است. این شرایط باعث به‌وجود آمدن و شروع بحرانهای بزرگتر برای رژیم است. کما اینکه از خرداد پارسال تا خرداد امسال کشور عراق که صحنه تاخت و تاز رژیم بود و از طریق مالکی رژیم به حاکمیت عراق چنگ انداخته بود، شرایط آن فرق کرده و کاسه و کوزه رژیم بهم ریخته است. مالکی نخست‌وزیر عراق که مزدور رژیم بود و ولی‌فقیه خامنه‌ای از طریق او هژمونی تمام‌عیار خودش را در عراق اعمال می‌کرد سقوط کرده است. اکنون رژیم آخوندی می‌خواهد این هژمونی یعنی خلأ مالکی را از طریق نیروهای جنایتکار شبه‌نظامی شیعه پر کند. البته این رژیم اسم شیعه را نیز لوث کرده است. اما رژیم در تکریت عراق تحت عنوان نیروی قدس و قاسم سلیمانی و سایر مزدورانش شکستی فضاحت‌بار خورد. کمااینکه در ماجرای یمن رژیم رسماً اعلام کرده که ما در چهار پایتخت عربی حاکمیت داریم. بغداد ـ دمشق ـ یمن ـ بیروت.
در حقیقت، رژیم آخوندی، از سال 1988میلادی برابر با 1367شمسی یعنی بعد از آتش‌بس در جنگ ایران و عراق به‌دلیل شرایط منطقه‌ای و بین‌المللی و پیامدهای جنگ کویت ـ جنگ افغانستان و جنگ مجدد در عراق طی سالهای 1382-2003 - یک میدان باز برای تاخت و تاز در منطقه را داشته است. در این دوران غیر از ملتهای مظلوم منطقه که دستشان خالی بود، کسی دیگری در صحنه نبود.
در آن زمان یک ارگان سازمان‌یافته و انقلابی و منسجم مانند سازمان مجاهدین خلق ایران وجود داشت که آن هم بدون سلاح بود. اما امسال در یمن یک ائتلاف منطقه‌ای و نه بین‌المللی برای اولین بار در مقابل رژیم آخوندی شکل گرفته است. این ائتلاف در یمن در دهان رژیم زده است. عصبانیت و واکنش رژیم از همین موضوع را از صحبتهای سرکردگان آن به‌خوبی می‌توان دریافت.
اینها گوشه‌یی از سلسله تحولاتی است که در این یک‌سال اتفاق افتاده است. هر کدام از این تحولات برای رژیم ایران دردناک و مسأله ساز بوده است. پایه‌های صدور تروریسم و تسلط بر منطقه و وضعیت اتمی و... . بازتاب خودش را در منطقه و همچنین در داخل رژیم می‌گذارد. از جمله سگ دعواهای داخل رژیم به‌دلیل این وضعیت بالا گرفته است. از طرف دیگر جوشش و غلیان اعتراضات مردم ایران علیه سرکوب وارد وضعیت انفجاری شده است. مثل وضعیت بحران اقتصادی درون رژیم. کمااینکه به‌رغم سرکوب مطلق و شرایط خفقان شاهد جنبش ستایش برانگیز معلمان هموطنمان در 31 استان کشور که از محرومترین اقشار هستند، بودیم. این معلمان که به‌طور گسترده به خیابانها آمدند، بیش از 13میلیون دانش‌آموز را نمایندگی و معرفی می‌کنند. کارگران ایرانی در بخشهای وسیعی در حال اعتراض و اعتصاب هستند. اینها بخشهایی هستند که به‌درستی به آن شرایط بحرانی و شرایط انقلابی می‌گوییم. شرایطی که وظیفه نیروی انقلابی، نیروی پیشتاز و وظیفه نیروهای ملی و میهنی را که خواهان آزادی و نفی حاکمیت ولایت‌فقیه هستند، همچنین وظیفه هموطنانمان با هر مرام و مسلک و هر تمایل سیاسی در داخل و خارج کشور را برای نشان‌دادن اراده و قدرت این ملت دو چندان می‌کند.
برای همین هست که می‌گوییم شرایط امسال با سال قبل فرق دارد. زیرا واقعیتهای رژیم زمین تا آسمان با سال قبل تفاوت کرده است. من فقط برخی نکات برجسته آن را اشاره کردم. کمااینکه سران خود رژیم از جمله خامنه‌ای و روحانی در سخنانشان به وضعیت بحرانی خودشان اعتراف می‌کنند. مانند آماده‌باش دادن خامنه‌ای به نیروی انتظامی که نشانه وضعیت خطیر رژیم هست که خامنه‌ای آن را احساس می‌کند.
رژیم چون ضعیف شده و بحران و مشکل دارد دست به جنایات بیشتری می‌زند. کمااینکه یک‌سال گذشته دست به جنایات بیشتری زده و این بهترین دلیل بر بحران و ضعف رژیم می‌باشد. لذا بهترین دلیل برای تک‌تک هموطنانی که آرزوی رهایی از شر فاشیسم دینی را دارند این هست که به‌عنوان یک وظیفه در کارزار علیه این رژیم شرکت کنند. پیام مادران شهدا و اعدام شدگان و مصیبت دیدگان برای ما این هست که ما در یک جنگ تمام‌عیار با رژیم هستیم. ما از یک مهمانی یا یک میتینگ سیاسی صحبت نمی‌کنیم. این گردهمایی بخشی از جنگ ملت ایران با فاشیسم دینی و ولایت سفیانی و خلافت منحوس ولایت‌فقیه است. ما از یک جنگ تمام‌عیار با یک رژیم خونخوار صحبت می‌کنیم. لذا شرکت، همراهی و همکاری در این گردهمایی به‌معنای شرکت در کارزار و جنگ برای سرنگونی رژیم آخوندی و استقرار دموکراسی در میهنمان می‌باشد.
تلاشهای شما هموطنان به‌ویژه زنان آزاده این میهن در خارج کشور نقش بسیار موثری در این کارزار دارد. مطمئناً سرنوشت زنان میهنمان در این رژیم ضدبشری بر همه روشن هست. آنها چشم انتظار تلاشهای شما هموطنان در خارج کشور می‌باشند که جای خالی زنان در ایران را برایشان پر کنید. این یک کارزار پرشکوه، انقلابی و میهنی است. ما برای هر چه با شکوه برگزار کردن این گردهمایی بنوعی که سزاوار دورانی باشد که در آن هستیم باید نسبت به مسئولیت و مأموریت بزرگی که داریم انجام وظیفه کنیم.
مجری: البته به‌رغم همه محدودیتهای دیکتاتوری آخوندی هموطنانمان در داخل کشور نیز پیامهای همبستگی خود با گردهمایی را برایمان ارسال کرده‌اند و با پخش تراکت در شهرهای مختلف ایران خبر گردهمایی برزگ مقاومت ایران را داده‌اند.
آقای محدثین: ما باید در گردهمایی 23خرداد، به جهانیان نشان دهیم شرایط بحرانی که رژیم ایران در دنیا تولید کرده مانند بنیادگرایی اسلامی و افراط گرایی، قلب آن در تهران تحت حاکمیت ملاهاست. در این گردهمایی باید به جهان نشان بدهیم که راه‌حل آن هم در ایران هست. مشکلی که از رژیم آخوندی به منطقه صادر شده و کشورهای خاورمیانه را با بحران روبه‌رو کرده و هر روز هزاران نفر از جمله خواهران و برادران مسلمان، اعم از شیعه و سنی به‌خاطر آن کشته و صدهاهزار نفر آواره می‌شوند، بانی آن آخوندهای حاکم بر ایران هستند. راه‌حل آن نیز در همین ایران و در مقاومت ایران است.
ما روز 23خرداد می‌خواهیم به جهانیان بگوییم که این راه‌حل وجود دارد و در دسترس است. راه‌حل خروج از بنیادگرایی و خلافت ارتجاعی و بحران اتمی که از تهران تحت حاکمیت خامنه‌ای برخاسته، جوابش در مردم و مقاومت ایران است.
همه حامیان مقاومت و هموطنانمان وظیفه دارند که همین پیام را به گوش سایر ایرانیان در خارج و داخل ایران برسانند و آنها را با این مفاهیم آشنا کنند. و آنها را برای حضور و شرکت در این کارزار فعال کنند. تا بتوانیم بدینوسیله مشت محکمی بر دهان رژیم آخوندی و مماشاتگرانش وارد کنیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر