دیروز، امروز، فردا
گویی همین دیروز بود که آخوند هرزه وجنایتکاری بنام حسینی ! زندانیان سیاسی بند
4 وکیل آباد مشهد را بالاجبار درصحن حیاط زندان به صف کرد. باد در غبغب انداخت وعقده
گشایی کرد. آخوندک خمینی صفت برای تحقیر زندانیان قهرمان ، خطاب به آنها ازجمله گفت:
" اینهمه دم ازخلق قهرمانتان نزنید. گذشت آن دوران.اعضای نزدیک خانواده خودتان
سربه هزاران نفرمیزند. هزاران وصدها نفرلازم نیست غیرت کنند ده ها نفربه نمایندگی ازهمه
درحمایت ازشما جلوزندان وکیل آباد جمع بشوند..."
نتیجه حرفش این بود که همه چیزتمام شده است وشما ول معطلید. بیهوده آب درهاون نکوبید
، مقاومت را بس کنید.
یادمان هست درآن دوران، قاتلان حرث ونسل مردم ایران هزارهزارسرها بردار میکردند.شکنجه
های قرون وسطیی همه روزه ازمبارزان راه رهایی مردم ایران پروخالی می شد. آنها حتی اجازه
دفن وکفن مبارزان ومجاهدان را برخانواده ها برنمی تافتند. اشک افشانی برسرمزارعزیزان
هم ممنوع بود. نفسها درسینه ها حبس وسرها درگریبان میخواستند. جهان غارتگر هم عمدا
نمی خواست خبردارشود که برمردم ایران چه گذشته و میگذرد؟!
"دیروز" خون فشان درادامه راهش به" امروز" رسید.
ماشین بیرحم کشتار دمی ازچرخش باز نایستاد.چوبه های دارودرفش درهرکوی وبزن همچنان پابرجاست.
بگیروببند ، شکنجه وزندان همزاد این نظام اهریمنی است. برغم همه این شباهتهای صوری
دراعماق اما ، گربنگریم چیزی درحال تغییراست.
امروز مزدوران ریزودرشت نظام وبزرگ عمامه دارانش ازسایه خویش نیزدرهراسند. درتبریز
ازترس شورش مردم دراعلام نتیجه مسابقه فوتبال توسط سربازان بدنام نظام دست کاری میشود.
درمهاباد به انتقام خبرخود کشی زنی زحمتکش که مورد تجاوزحرامیان قرارگرفته است مردم
به خیابانها میریزند. دربولتن داخلی سپاه گفته میشود همه شهرها، همچون مهاباد مبدل
به بشکه باروت شده اند. بشکه باروت آماده انفجار.یک شلیک میتواند خرمنی ازآتش خشم خلق
را مشتعل سازد. خبرهای داخلی نظام گویای تاخیروترس دراعلام علنی گرانی بنزین است .یکی
ازمسئولان وابسته به نظام اعتراف می کند اصلی ترین دلیل این گونه خبررسانی، ترس و واهمه
از فوران آتش خشم مردم به ستوه آمده ایران است.
انتقاد زنان آزاده، نسرین ستوده ونرگس محمدی درچهارچوب قوانین همین نظام به شدید
ترین وجه پاسخ داده میشود.
مقاومت ایران ومردم ایران باتقدیم صد وبیست هزارشهید جهان را خبردارکرده اند. علایم
ونشانه ها ازدیروزتا امروزحاکی ازتغییرات کیفی است. فردا وفرداهای تعیین کننده وامید
بخش درراهند.
بیست وسوم خرداد 94 درتاریخ ایران وایرانی میتواند یکی ازاین روزهای تاثیرگذارباشد.
مردم ایران ومقاومت سترگش مصممند این روزرا بنام صدای بی صدایان درتاریخ ایران زمین
به ثبت برسانند.
میخواهند صدای مادران بغض کرده وپدران داغداردهه شسصت بشوند که جهان
خبردارشان نشد. میخواهند صدای مادران قیام هشاد وهشت باشند.می باید فریاد رسای کارگرانی
باشیم که تن به شعله های آتش سپردند. کارگرانی که طاقت نگاههای گرسنه فرزندان خویش
را نداشتند .میخواهند فریاد رس زنانی بشوند که توسط عمال رژیم زن ستیزمورد تجاوز واسید
پاشی قرارگرفتند. میخواهند پژواک صدای بی صدای لشکرکودکانی باشند که درکوچه ها وخیابانها
سلاخی میشوند. وسرانجام میخواهند ومیخواهیم پژواک صدای صبا هفت برادران بشویم .مجاهد
خلقی که درآخرین لحظه عمرپربارش خطاب به ارتجاع واستعمار گفت ما تاآخرایستاده ایم.
میخواهیم صدای ندا حسنی ها بشویم که برای رهایی مردم ومقاومتش تن وجان خودش را شعله
ورساخت.
پیام رسان صادق نداها وصباها وهمه آزادیخواهانی که دیروزبرتیرکهایی اعدام بوسه
زدند . ستارها و فرزاد کمانگرها، ریحانه ها وفرینازخسرویها که در دفاع ازآزادی وشرف
خویش ، جان دادند و به خامنه ای" نه " گفتند!
میخواهیم فریاد بزنیم ایران وایرانی خواهان سرنگونی تام وتمام ولایت آخوندی درایرانند.
میخواهیم به مماشاتگران غارتگر برسانیم که دست نوازش ازسرآخوندها بردارند. میخواهیم
بگوییم ایران وایرانی صاحب دارد.
امروز ادامه دیروزاست وفردا ادامه امروز. فردا را دریابیم وشکارش کنیم. وعده همه
آنهایی که درد مشترک وطن وآزادی میهین درزنجیردارند 23 خرداد نود وچهاردر میتینگ عظیم
ویلپنت پاریس.
محمد قرایی- سوئد
خرداد نودو چهار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر