معلمان در تظاهرات گسترده خود خواستار آزادی زندانیان سیاسی در بند شدند
فقر، بیکاری و سرکوبی که رژیم آخوندی برمردم ایران تحمیل کرده است، ظرفیت اعتراضی اقشار مختلف جامعه را به حدی بالا برده است، که هر حادثه غیرمترقبهای میتواند این ظرفیت اعتراضی را شعلهور سازد که بعضی از رسانهها و کارگزاران رژیم را وحشتزده کرده و به این فکر واداشته که به مسئولان دولت آخوند حسن روحانیهشدار دهند تا دیر نشده است چارهای بیندیشد وگرنه زمانی فرامیرسد که دیگر نه از ”تاک نشان ماند و نه از تاکنشان“.البته رسانهها و کارگزاران رژیم به عمد تلاش دارند پایین آمدن آستانه تحمل مردم را به ضعف مدیریتی و سیاست غلط مدیران نسبت دهند و اذهان مردم را از مشکل اصلی که رژیم آخوندی و سیاستهای ضدمردمی آن است منحرف کنند.
البته اعتراف به این واقعیت که دلیل اصلی فقر، بیکاری، بیخانمانی و... . نظام ولایت و سیاست ضدمردمی آن است، برای آنها به صرفه نیست و از آنجایی که چاقو دسته خود را نمیبرد، هرگز به صرفه نیست به این واقعیت اعتراف کنند.
اما صرفنظر از قصد انحرافی و تلاش مذبوحانه و گمراهکننده رسانهها و مهرههای رژیم، این واقعیت آنقدر برجسته است که بهاجبار در بعضی موارد، به علت واقعی پایین آمدن ظرفیت تحمل جامعه اشاره میشود.
روزنامه اعتماد 30اردیبهشت 94 اعتراف قابل تاملی در این رابطه دارد و مینویسد!: ”گاهی در جامعه پیرامون ما حوادثی رخ میدهد که میتواند هزینه بالایی برای جامعه و البته حاکمیت به همراه داشته باشد. گاهی برخوردهای ناشی از این حوادث میتواند ناگوار هم باشد یکی از عواملی که همبستگی اجتماعی را کاهش میدهد مطلق گرایی در جامعه و بهویژه در مدیران است و عامل بسیاری از برخوردهای خشن در جوامع پیرامون ما همین مسأله است. این نقد به دولت و حاکمیت ایران وارد است که دایره محرمانههایش بسیار وسیع است. ما شاهد بودهایم که در سالهای گذشته حتی انتشار نتایج برخی نظرسنجیها از جامعه ایران محرمانه تلقی میشد اگر اخلاقمان را خوب کنیم، میتوانیم همبستگی اجتماعی را ا فزایش دهیم تا در مواقع بحرانی با کمترین هزینه بحران را پشت سر بگذاریم“.
اعتراف این روزنامه حکومتی به سیاست ”مطلق گرایی“ که اسم مستعار دیکتاتوری است و خشونت جامعه را به همراه دارد بسیار قابلتوجه است.
در چنین شرایط و وضعیتی است که رحمانی فضلی وزیر کشور دولت آخوند حسن روحانی نگران این است که ”معاندین و مخالفین“ اگر فرصت پیدا کنند ”در شرایط امنیتی خاص باز میتوانند دخالتهایی بکنند“ ! (تلویزیون شبکه یک رژیم 21اردیبهشت 94)
در زمینه اقتصادی نیز مسعود نیلی مشاور اقتصادی آخوند حسن روحانی اعتراف میکند ”شاید شکاف بزرگی میان آنچه انتظارات عمومی با آنچه واقعیت دارد، وجود داشته باشد. اگر این شکاف را درست مدیریت نکنیم، ممکن است آن شرایط بدتر از شرایط فعلی بشود. یعنی شکلگیری انتظارات فراتر از واقعیت این خطر را دارد که در صورت مواجهه با واقعیت اعتماد عمومی خدشهدار شود و ممکن است ظرفیت تحمل جامعه را سرریز کند“. (کیهان 24اسفند 94)
نگرانی نسبت به خطر از بین رفتن اعتماد عمومی جامعه و سر ریز کردن ظرفیت عمومی، بهدلیل شکاف طبقاتی. بهروشنی ریشه مشکل را که نظام آخوندی است برجسته میکند.
روزنامه حکومتی مردمسالاری 23آذر 93 نیز ضمن اشاره به پایین آمدن ظرفیت تحمل مردم در برابر مشکلات اجتماعی، اقتصادی و خصوصا سرکوب، به حاکمیت هشدار داده است: ”اگر فریادی هست اگر زبان به شکوه گشوده میشود، لابد مضایقی و مشکلاتی هست. گوش بخوابانیم تا این صداها را بشنویم و با سعه صدر و غمض عین، همه را خودی بدانیم، به آنان اعتماد کنیم. از بیاعتمادی از خودمحوری، از خودحقپنداری که «کیش شخصیت» است، مسلم که سودی نبردهایم و در حال و آینده هم سودی نمیبریم.“
بهرغم توصیه مهرهها و رسانههای رژیم به حاکمیت آخوندی، و هشدار و اخطارهای آنان مبنی بر اینکه ”صداها را بشنوند“، واضح است که این حاکمیت نه میخواهد و نه میتواند صداهای مردم را بشوند و وضعیت انفجاری جامعه را درک کند. چرا که با ماهیت رژیم در تناقض است. رژیمی که یک پایه موجودیتش سرکوب است اگر ذرهیی در زمینه آزادی و... شکاف باز کند، بهدلیل فشاری که روی مردم بر اثر سیاستهای ضدمردمی رژیم، وجود دارد، آوار خیزش مردم محروم روی سرش خراب خواهد شد.
بعبارت دیگر روزی که رژیم اعدام، سرکوب، شلاق را کنار بگذارد و به خواست مردم پاسخ مثبت بدهد، بیتردید آن روز آغاز فروپاشی نظام است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر