۱۳۹۴ اردیبهشت ۹, چهارشنبه

سخنراني مريم رجوي- جلسه استماع كنگره آمريكا

       سخنراني مريم رجوي- جلسه استماع كنگره آمريكا


آقاي رئيس، نمايندة ارشد!
اعضاي محترم كميته!
از شما به خاطر اين فرصت تشكر مي‌كنم.
امروز بنيادگرايي و افراطي‌گري اسلامي، تحت نام داعش يا شبه‌نظاميان شيعه، منطقه و فراتر از آن، از جمله، آمريكا و اروپا را به‌شدت مورد تعرض قرار داده است. بنيادگرايي اسلامي پس از  اين كه خميني رهبري انقلاب مردمي ايران را  در سال 1357، ربود و يك ديكتاتوري ديني را مستقر كرد، به‌صورت يك تهديد براي صلح و آرامش پديدار شد. از آن زمان، اين رژيم به عنوان منشأ اصلي بنيادگرايي اسلامي در منطقه و جهان عمل كرده است.


36 سال است كه ما در برابر اين ديكتاتوري مذهبي مقاومت كرده و براي دموكراسي در ايران جنگيده‌ايم.
هدف اصلي بنيادگرايي، از جمله داعش، استقرار يك خلافت اسلامي و اعمال قانون شريعت به زور است. آنها هيچ مرزي را به رسميت نمي‌شناسند. تهاجم و خشونت دو ويژگي مشترك افراطيون، اعم از سني و شيعه مي‌باشند و جستجو براي يافتن عناصر مدره در بين آنها سراب است.
در سال 1372، ما كتابي را با عنوان «بنيادگرايي اسلامي، تهديد جديد جهاني» منتشر كرديم با انتشار كتاب بنيادگرايي اسلامي تهديد نوين جهاني نسبت به اين تهديد و كانون آن در تهران هشدار داديم. ما گفتيم كه آخوندها خواهان دستيابي به تسليحات اتمي براي صدور انقلاب و تضمين بقاي خود هستند. اما متأسفانه اقدامات بسيار كمي براي جلوگيري از پيشروي بنيادگرايي اسلامي انجام شد.
تجربة سه دهة گذشته نشان مي‌دهد كه اگر يك سياست قاطع عليه منشأ اصلي بنيادگرايي اتخاذ نشود عواقب ويرانگري را به دنبال خواهد داشت.
متأسفانه عدم ممانعت از دخالتهاي رژيم ايران در عراق، بعد از سال1382 و اشغال تدريجي عراق از سوي رژيم، يك شتاب بي‌سابقه به گسترش بنيادگرايي داد.
كما اين كه جنايات نيروي قدس و بشار اسد در سوريه و قتل عام و حذف سنيها در عراق توسط مالكي، و سكوت غرب در مقابل آن، باعث قدرت گرفتن داعش شد.
تأكيد مي‌كنم كه رژيم آخوندي بخشي از راه حل بنيادگرايي نيست، بلكه قلب مشكل است. راه حل نهايي اين مشكل تغيير رژيم ايران توسط مردم و مقاومت است. اين رژيم به غايت شكننده و ضربه پذير است. همانطور كه در جريان قيام 1388 همه به چشم ديدند، اكثريت عظيم مردم ايران خواهان تغيير رژيم هستند. قدرتنمايي رژيم، پوشالي و نتيجه سياست ضعيف غرب است.
مقاومت ايران به‌دليل نقش محوري سازمان مجاهدين خلق ايران، به‌عنوان يك نيروي دموكراتيك مسلمان، آنتي‌تز بنيادگرايي است. ما معتقد به يك ايران دموكراتيك، مبتني بر جدايي دين و دولت، برابري جنسي، احترام به حقوق اقليتهاي قومي و مذهبي  و يك ايران غير اتمي هستيم.
مي‌توان و بايد پديده بنيادگرايي اسلامي چه نوع شيعه يا سني را شكست داد. لازمة اين كار، تشكيل يك ائتلاف بين‌المللي و اتخاذ قدمهاي عملي زير مي‌باشد:
1.    اخراج نيروي قدس و خاتمه دادن به نفوذ رژيم ايران در عراق،
2.    مشاركت كامل اهل تسنن در قدرت و مسلح كردن عشاير سني براي به‌دست گرفتن امنيت محلي.
3.    کمک به اپوزيسيون مدره و مردم سوريه براي خاتمه‌دادن به ديكتاتوري اسد و برقراري دموكراسي در اين كشور.
4.    به‌رسميت شناختن آرمانهاي مردم ايران، براي سرنگوني رژيم و پايان دادن به بي‌عملي در مقابل نقض وحشيانة حقوق بشر در ايران
5.    تأمين حفاظت و حقوق اعضاي اپوزيسيون سازمانيافته مجاهدين خلق ايران، مستقر در كمپ ليبرتي در عراق.
6.    تقويت اسلام حقيقي، دموكراتيك و بردبار براي مقابله با برداشتهاي بنيادگرايانه از اين ديانت.
7.    بستن همة راههاي دستيابي رژيم ايران به بمب اتمي.

اجازه بدهيد با يك نقل قول از اولين رئيس جمهور آمريكا جورج واشينگتن صحبتهايم را تمام كنم «نبرد هر چه سخت‌تر، پيروزي عظيم‌تر خواهد بود».
آقاي رئيس از شما متشكرم.
همبستگي ملي ايران

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر