۱۳۹۳ بهمن ۹, پنجشنبه

فوتبالي كه مرد، فوتبالي كه متولد مي‌شود( نوشته حسن نايب آقا: عضو تيم ملي فوتبال ايران در جام جهاني 1978 آرژانتين)

فوتبالي كه مرد، فوتبالي كه متولد مي‌شود
( نوشته حسن نايب آقا: عضو تيم ملي فوتبال ايران در جام جهاني 1978 آرژانتين)
Firouz Mahvi's photo.Firouz Mahvi's photo.
سال 2014 براي فوتبال ايران، سال ادامه شكستها و ناكاميهاي دوران آخوندي بود. نحوست اين رژيم پليد و سياه، نه تنها دامن همه مردم ايران را گرفته و آنها را به خاك سياه نشانده است، بلكه فوتبال جوان و جوياي نام ايران را كه در دهه 70 قرن گذشته، بي رقيب در آسيا و اقيانوسيه، رو به آينده‌يي تابناك داشت، به قهقرا برده است.
در شروع سال ميلادي، در ژانويه 2014، تيم فوتبال زير 22 سال ايران در عمان، به ديدار حريفان آسيايي خود رفت. دور مقدماتي را با پيروزي پشت سرگذاشت و به مرحله يك هشتم راه يافت. در اين دور با تيمهاي ژاپن، استراليا و كويت همگروه شد. يك پيروزي در برابر تيم جوانان كويت، يك تساوي 3 بر 3 در برابر ژاپن و شكست يك بر صفر در برابر استراليا، پرونده جوانان زير 22سال را در عمان بست. روز 14 ژانويه 2014 (24 دي 1392)، در برابر تنها 250 تماشاگر در ورزشگاه سلطنتي پليس عمان، استراليا با گل دقيقه 56 پتروس اسكاپتيس، تيم ايران را از گردونه رقابتها خارج ساخت، تا نوار شكستها و ناكاميهاي 35 ساله در فوتبال پايه ايران ادامه يابد.
در عوض جوانان عراق، كه اينك در اكثر رويدادهاي آسيا خود را نشان مي دهند، با شكست كليه تيمهاي بزرگ از جمله ژاپن و كره جنوبي به فينال راه يافتند و در آن جا نيز به شايستگي بر تيم عربستان با نتيجه يك برصفر پيروز شدند و جام آسيا را از آن خود كردند.
فوتبال جام جهاني 2014، در تير ماه گذشته، در برزيل، نشانه ديگري از افول دردناك فوتبال ايران در دهه هاي گذشته بود. اين تراژدي نه در كمبود تكنيكي يا تاكتيكي بازيكنان ايران، بلكه در ساختار تيمي بود، كه غرقه در كلاشي، دزدي و پاچه ورماليدگي سرپرستان، مربيان و رؤساي فدراسيون فوتبال آن بود. راه يافتن تيم ايران به جام جهاني به نظر من يك معجزه بود. نه به اين دليل كه تيم ايران در مرحله مقدماتي جام جهاني از تيم لبنان و ازبكستان، با نتيجه يك بر صفر، متحمل شكست شد، بلكه به اين دليل كه اين بازيكنان در زير فشار چنين رژيم سركوبگر و منحوس و باند مربيان و سرپرستان دزد و فارغ از درد فوتبال و ورزش آن، دوام آورده و قادر به بازي بودند.
تيم ايران در برزيل در گروه اف، با تيمهاي نيجريه، آرژانتين و بوسني همگروه شد. اولين بازي در روز 16 ژوئن (26 خرداد) در برابر نيجريه بود. كيه‌روش، مربي پرتغالي تيم ايران با دست زدن به يك بازي دفاعي براي كنترل بازيكنان سريع و تكنيكي حريف، موفق شد يك امتياز از اين بازي صفر بر صفر را به دست آورد. در حالي كه 64درصد بازي در دست تيم نيجريه و تنها 36 درصد در اختيار تيم ايران بود.
يك بازي تدافعي و اغلب ضدبازي در برابر آرژانتين، مي رفت تا ايران را در برابر نايب قهرمان جهان به يك امتياز ديگر برساند، كه مسي، ستاره معجزه گر آرژانتيني در دقيقه 91، با ضربه‌يي استثنايي گل پيروزي آرژانتين را به ثبت داد و ايران در لبه پرتگاه قرار گرفت. آرژانتين در اين ديدار از موقعيتهاي بسيار براي گل هيچ استفاده‌يي نكرد و تنها به لطف فوق ستاره خود توانست بر ايران پيروز شود.
در حالي كه به نظر مي رسيد تيم ايران بتواند در برابر تيم بوسني خودي نشان بدهد، شاگردان كيه‌روش، ضعيفترين بازي در برابر تيم بوسني به نمايش گذاشتند و با نتيجه 3 بر يك متحمل شكست شدند. دزكو در دقيقه 23، پيانيچ در دقيقه 59 و ورسايه‌ويچ در دقيقه 83 براي بوسني گل زدند تا تنها گل رضا قوچاني نژاد در دقيقه 82 هيچ تاثيري در نتيجه بازي نداشته باشد و ايران در زمره ضعيفترين تيمهاي جام جهاني برزيل، در جايگاه سي ام، ميان 32 تيم شركت كننده در جام جهاني قرار گرفت و از گردونه رقابتها خارج شد.
تقريبا يك ماه پس از جام جهاني 2014 در برزيل، دور دوم مسابقات زير 14 سال فوتبال آسيا در ايران و در همدان برگزار شد. در حالي كه به نظر مي رسيد ايران با استفاده از امتياز ميزباني، قادر باشد براي اولين بار پس از انقلاب ضدسلطنتي يك جام جوانان در رشته فوتبال را ببرد، اندك تماشاگران حاضر در ورزشگاه حاج بابايي همدان (1200 نفر) شاهد شكست خانگي نوجوانان ايران در برابر نوجوانان كره شمالي بودند. كره‌ييها با گل دقيقه 8 كيم پوم هيوك، خود را جلو انداختند و تا پايان 60 دقيقه بازي، برتري خود را حفظ كردند.
سرنوشت نوجوانان ايران در مرحله نيمه نهايي نيز چيزي جز شكست نبود و اين بار حريف تيم همسايه عراق بود كه با قدرت تمام بازي كرد و ايران را 3 بر 2 شكست داد. حضور تنها 1300 تماشاگر در بازي نيمه نهايي ايران، نشانه پشت كردن مردم علاقمند و فوتبالدوست ايران به رژيم آخوندي و نااميدي آنها از اين رژيم منحوس بود.
نوجوانان عراق در روز 20 مرداد 1393، در ورزشگاه حاج بابايي همدان، با 3 گل مهناد علي خادم، محمدرضا جليل و مظهر العياوي، نوجوانان ايران را با شكست بدرقه كردند و سپس در بازي فينال نيز با شايستگي تمام كره شمالي را با نتيجه 3 بر صفر شكست داده و قهرمان جام آسيا شدند.
يك ماه بعد سرنوشت تيم جوانان زير 16 سال ايران در بانكوك، به همين ترتيب رقم خورد. جوانان ايران ابتدا با پيروزي در دور مقدماتي و مرحله يك هشتم به دور يك چهارم نهايي راه يافتند، اما در آن جا در برابر تيم كرة‌شمالي تن به شكست داده و از دور مسابقات حذف شدند.
روز 14 سپتامبر 2014 (23 شهريور 1393)، در ورزشگاه هوآنگ تونگ بانكوك و در گرماي 24 درجه، جوانان ايران پس از كسب نتيجه صفر بر صفر در وقت قانوني، نتيجه را در ضربات پنالتي به تيم كرة‌شمالي واگذار كردند. كره‌ييها 4 ضربه پنالتي خود را به ثمر رساندند و ايران تنها دوبار گل زد و از راهيابي به نيمه نهايي محروم شد.
در مسابقه فينال كرة‌شمالي، حريف ديرينه خود، كرة‌جنوبي را با نتيجه 2 بر يك شكست داد تا فاتح مسابقات فوتبال جوانان زير 16سال آسيا شود.
نوار شكستهاي پي در پي فوتباليستهاي ايراني در مهر ماه امسال در مسابقات فوتبال زير 19 ساله هاي آسيا در شهر يانگون، ميانمار ادامه يافت. تيم ايران كه از دور مقدماتي با 3 پيروزي به مرحله دوم مسابقات راه يافته بود در آن جا در حالي كه با حريفان نه چندان سختي مانند تايلند، يمن و ميانمار همگروه شده بود، متحمل دو شكست تاسفبار شد و از دور مسابقات حذف گرديد.
تيم ايران ابتدا در روز 17 مهر 1393، در برابر تيم تايلند قرار گرفت و با نتيجه 2 بر يك بازي را واگذار كرد و سپس دو روز بعد در ورزشگاه يانگون با تيم يمن مواجه شد و با شكست يك بر صفر آه از نهاد تمام فوتبالدوستان ايران در آورد.
اين دوره از مسابقات را جوانان زير 19 سال قطر با پيروزي يك بر صفر برتيم جوانان كرة‌شمالي بردند و بر سكوي اول آسيا ايستادند.
زنجيره شكستهاي سه دهه گذشته، تنها شامل مسابقات آقايان نيست. تيمهاي زنان و دختران ايران نيز از اين نكبت شوم بي بهره نماندند.
در روز 4 خرداد امسال (25 مه 2014) مسابقه فينال جام ملتهاي آسيا در قسمت بانوان در ورزشگاه هوشي‌مينه ويتنام با حضور 10 هزار تماشاگر برگزار شد. زنان ژاپن توانستند با برتري تمام تيم قدرتمند استراليا را با نتيجه يك بر صفر شكست داده و عنوان نخست فوتبال آسيا در قسمت بانوان را از آن خود سازند. ايواشيميزو آزوسا، گلزن ژاپني در دقيقه 28 مسابقه، تنها گل مسابقه را وارد دروازه استراليا كرد تا عنوان قهرماني آسيا را براي ملتش به ارمغان ببرد. تيم زنان چين با شكست كرة‌جنوبي با نتيجه 2 بر يك سوم و تايلند با شكست ويتنام به مقام پنجم رسيد.
تيم فوتبال زنان ايران در دور مقدماتي مسابقات با تحمل دو شكست سنگين در برابر فيليپين و تايلند، در گروه ب، از راهيابي به مرحله بعد بازماند. زنان ايران در روز 31 ارديبهشت 1392 در استاديوم ملي داكا در بنگلادش، در برابر 1200 تن تماشاگر با نتيجه 6 بر صفر نتيجه را به فيليپين واگذار كردند. اين تيم چهار روز بعد در برابر تيم زنان تايلند با نتيجه 5 بر يك پذيراي شكست ديگري شد كه پرونده آنها را در جام ملتهاي آسيا بست. تلاشهاي هلنا مارگاريدا دو سانتوس، مربي پرتغالي تيم زنان ايران، در زير سركوبي وحشتناك رژيم قرون وسطايي آخوندي و تحميلات غيرانساني آنها عليه زنان و ورزشكاران ايراني، به جايي نرسيد و استعدادهايي كه مي توانستند با مديريت و ساختار صحيح، جزء بهترينهاي آسيا باشند، در همان مراحل اول با شكست و ناكامي مسابقات را ترك كردند.
تيم فوتبال دختران زير 14 سال ايران در ايام نوروز 1393 در كلمبو، در سريلانكا، در برابر تيم نپال با نتيجه 4 بر صفر تن به شكست داد و به هندوستان نيز با نتيجه 3 بر صفر باخت و از دور رقابتها حذف شد.
براي درك علت چنين نتايج وخيم و كارنامه سياهي، نياز به هوشمندي و كار كارشناسي نيست. آمار و ارقام و واقعيتهاي سرسخت ميدانهاي مسابقه ـ فارغ از دجالگريها و عوامفريبيهاي سردمداران رژيم آخوندي و عناصر ارتجاعي منصوب شده در رأس ارگانهاي ورزشي و همين طور تبليغات رسانه‌هاي وابسته به دولتهاي مماشاتگر غربي ـ خود بيانگر عمق فاجعه در ورزش و فوتبال ايران است.
هنگامي‌كه تيم ملي فوتبال در سال1357، تحويل آخوندها شد، ايران يك‌دهة پر‌افتخار در فوتبال آسيا و جهان را پشت‌سر‌گذاشته بود. از سال 1347 (1968ميلادي) تا سال1357 (1978)، در گنجينة جامهاي فوتبال ايران، 3بار قهرماني جام ملتهاي آسيا (1968، 1972 و 1976)، قهرماني بازيهاي آسيايي 1974، راهيابي به‌بازيهاي المپيك1964، 1972 و 1976، قهرماني 5‌دورة جوانان آسيا و راهيابي به‌مسابقات نهايي جام جهاني 1978 آرژانتين، مي‌درخشيد. تيم ملي فوتبال ايران، در اين‌سالها، 92بازي رسمي و دوستانه انجام داد كه طي آنها 52‌پيروزي، 20تساوي و 20شكست به‌دست آورد. تقريباً تمامي باختهاي ايران در‌برابر‌تيمهاي صاحب‌نام فوتبال اروپا و جهان، مانند برزيل، پرتغال، لهستان، شوروي، چكسلواكي، مجارستان، فرانسه، دانمارك، پرو و هلند؛ با‌ستارگاني هم‌چون پله، اوزه‌بيو، ژارماخ، بلوخين، لاتو، دينا، كرول، نيسكنس، هان، رپ، ريس‌برگن و رنسن برينگ، اتفاق افتاد. تيم ملي فوتبال ايران كليه جامهاي فوتبال آسيا از جام ملتها، بازيهاي آسيايي، مسابقات جوانان، مقدماتي المپيك و مقدماتي جام جهاني را با شايستگي و قدرت تمام از آن خود مي كرد و قادر بود در هر رده‌يي سه تيم مدعي قهرماني روانه رويدادهاي آسيا كند. همان طور كه در مسابقات مقدماتي جام جهاني 1978 آرژانتين، پس از آن كه در آخرين مسابقه در تهران حريف نامدار خود استراليا را از سر راه برداشت و جواز ورود به جام جهاني را دريافت كرد، با تيم دوم و جوان خود در كويت، تيم بزرگ كويت را با نتيجه 2 بر يك شكست داد.
اين مسابقه‌يي بود كه در آن حبيب خبيري، بازيكن جوان و فوق‌العاده تيم ملي ايران از فاصله 25 متري، گل پيروزي تاريخي ايران را وارد دروازه كويت كرد، تا فوتبال ايران اقتدار و توانايي خود را به رخ جهانيان بكشد.
به‌رغم همة اينها، كارشناسان و علاقمندان ورزش و فوتبال ايران به‌هيچ‌وجه به‌اين امر راضي نبودند و پتانسيل فوتبال ايران را بسا فراتر از اين ارزيابي مي‌كردند. آنها معتقد بودند سطح فوتبال كشوري كه مسابقات باشگاهيش بين 50 تا 100هزار تماشاگر دارد، از نظر علمي و اصولي، بايد در رديف بهترين تيمهاي اروپايي قرار داشته باشد. اما اعمال سياستهاي نظامي و سركوبگرانه توسط رژيم شاه در سازمان ورزش ايران و فقدان آزادي و دموكراسي در كشور، باعث در‌جا زدن فوتبال ما شده بود. حق بر‌اين بود كه پس‌از سرنگوني رژيم ديكتاتوري وابستة شاه، سازمان ورزش كشور دستخوش تحولي بنيادي مي شد و نيروهاي آزاد‌شدة انقلاب ضدسلطنتي، به‌شكلي دموكراتيك ادارة ورزش ايران را بر‌عهده مي‌گرفتند. كارشناسان، پيشكسوتان و متخصصان ورزش ايران، در محيطي خلاق و سازنده، با‌طرحهاي علمي و پيشرفته، ورزش نوين ايران را پايه‌ريزي مي‌كردند و توده‌هاي ميليوني جوانان و نوجوانان دختر و پسر را روانة ميدانهاي ورزشي داخلي و بين‌الـمللي مي‌نمودند.
اما ارتجاع آخوندي، كه از زير گرد‌وغبار قرون و اعصار سر‌برداشته بود، به‌جاي ميدانهاي ورزشي و سكوهاي افتخار، جوانان و ورزشكاران ايراني را روانة سياهچالها و تختهاي شكنجه و چوبه‌هاي اعدام كرد.
از قضا در موج كشتارها و حمامهاي خوني كه آخوندها، در دهه 60، در ايران به راه انداختند، بهترين قهرمانان ورزشي و به‌خصوص ملي پوشهاي فوتبال ايران، به شهادت رسيدند. حبيب خبيري، بازيكن نامدار تيم ملي ايران، عضو تيم ملي فوتبال ايران در بازيهاي مقدماتي جام جهاني 1978 آرژانتين و كاپيتان تيم ملي در بازي برگشت با تيم شوروي در تهران در سال 1358، با بيرحمي تمام توسط لاجوردي جلاد و خميني خون آشام در سال 1363 به جوخه اعدام سپرده شد. هوشنگ منتظرالظهور (تيم ملي كشتي فرنگي)، نازنين عظيم زاده (تيم ملي ژيمناستيك)، شهلا شهدوست (تيم ملي تنيس روي ميز)، حميد عترتي (تيم فوتبال منتخب ايران)، صمد منتظري (تيم ملي وزنه برداري)، فروزان عبدي (تيم ملي واليبال)، جواد نصيري (تيم ملي شمشيربازي)، مهشيد رزاقي (تيم ملي فوتبال اميد ايران) و دهها تن ديگر از ورزشكاران ملي و باشگاهي و جوانان ايران نيز، توسط رژيم آخوندي به خاك و خون كشيده شدند.
به اين ترتيب تيم ملي فوتبال بسيار جوان ايران كه در آخرين بازي مقدماتي جام جهاني 1978 با شايستگي تمام در كويت، اين تيم بزرگ را با نتيجه 2 بر يك شكست داده بود و مي رفت تا فوتبال ايران را به واقع در زمره تيمهاي خوب فوتبال جهان قرار دهد، با ماشين كشتار آخوندي مواجه شد و چند سال بعد بهترين بازيكنش را، كه از قضا يك گل تاريخي براي ايران در برابر كويت از 25 متري به ثمر رسانده بود، از دست داد. تنها جرم حبيب خبيري، و اغلب قهرمانان ملي شهيد ايران، هواداري از سازمان مجاهدين خلق ايران بود.
اما همان طور كه بارسلون، يكي از بزرگترين تيمهاي تاريخ فوتبال جهان، بعد از اعدامها و سرنگوني رژيم ديكتاتوري فرانكو در اسپانيا، تولدي تازه يافت و در ميان بزرگان اسپانيا و جهان قد برافراشت و تبديل به اسطوره شد، تيم ملي فوتبال ايران نيز قادر است، پس از سرنگوني و نابودي ديكتاتوري مذهبي آخوندي، با شايستگي جوانانش، نه تنها در آسيا بلكه در رقابتهاي جهاني نيز جايگاه شايسته خود را باز يابد.
Like ·

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر