بدون احساس درد تحريم، ملايان از بمب اتمي عقب نشيني نميكنند
واشنگتن تايمز: 20 ژانويه 2015
نويسنده: كليفورد مي
مذاكرهكنندگان با تجربه اينرا ميدانند كه: طرفي كه بيشتر تمايل دارد از سر ميز
مذاكرات بلند شده و برود معمولاً طرفي است كه ميبرد. و طرفي كه براي يك معامله مستأصل
است ميبازد. اما پرزيدنت اوباما به تمامي جهان ميگويد كه وي نياز به يك توافق با حاكمان
ايران دارد بيش از آنچه آنها نياز به توافق با وي داشته باشند.
در واقع، بدتر هم هست. اوباما نميخواهد كه كنگره تحريمهاي جديد وضع كند كه اگر
ايرانيها حاضر به توافقات جدي نشوند اعمال شود آنهم در مذاكراتي اتمي كه تا بحال دو
بار تمديد شده به 30 ژوئن، مهلتي كه مورد توافق ايران، آمريكا و طرفهاي مذاكره است.
در پاسخ به چنين تحريمهايي كه تنها با پايان مهلت اجرايي ميشوند و طراحي شدهاند تا
اهرم بيشتري به آمريكا در مذاكرات بدهند، اوباما مخالف است و ميگويد كه ايرانيها از
ميز مذاكرات خواهند رفت. و او هشدار ميدهد كه اين ميتواند به جنگ منجر شود كه “كنگره
بايد مسئوليت آنرا بپذيرد”.
آدمي ميتواند تصور كند كه رهبر عالي علي
خامنهاي چقدر بايد خوشحال شده باشد در حاليكه اين جدل را تماشا ميكند. چقدر اطمينان
بخش است كه در رابطه با عدم كنار آمدن او و دروغهايي كه طي ساليان در رابطه با برنامه
تسليحات اتمي كه وي ادعا ميكند ندارد و نياز ندارد و نميخواهد و آنرا منحل نميكند،
اينقدر كشمكش كم است.
بسياري از رهبران كنگره اعم از دمكرات و جمهوريخواه مذاكرهكنندگان با تجربهاي
هستند. آنها ميخواهند اوباما معامله استراتژيكتري بكند. آنها هم كمي از تاريخ اخير
را ميدانند: آيتالله خامنهاي موافقت نكرد تا فرستادگان خود را به ملاقات ديپلماتهاي
آمريكايي بفرستد بخاطر اينكه وي خواهان آشتي با شيطان بزرگ است. اين تحريمهاي سخت بود
كه ايران را به پاي ميز مذاكره آورد. در بسياري از موارد، تحريمهاي كنگره كه اوباما
موافقت كرد كه اعمال كند تنها با بيميلي فراوان بود.
از آن موقع، كاهش فشار اقتصادي قابل توجه به ايرانيها داده شده است. در نتيجه،
اقتصاد ايران از ركود به سوي بهبودي رفته است. بعلاوه، تحت يك توافق موقت بنام طرح
مشترك عمل، به ايران اجازه داده شده تا به بخشهاي كليدي برنامه تسليحات اتمي خود ادامه
دهد در حاليكه تنها بخشهايي كه تا همينجا بخوبي جلو رفتهاند را “منجمد” كرده است.
تمام اينها به رهبران ايران اين اعتماد به نفس را داده تا با امتيازاتي كه دارند
فشار را بيشتر كنند. هفته گذشته، يكروز قبل از ازسر گيري مذاكرات بين سكرتري جان كري
و وزيرخارجه ايران محمدجواد ظريف، آنها اعلام كردند كه دو رآكتور آب سبك اتمي ديگر
را خواهند ساخت. اينهم از متوقف كردن گسترش زيرساخت اتمي ايران.
همچنين، در هفته گذشته، گزارش شده كه خبرنگار واشنگتن پست جيسون رضائيان با محاكمه
در “دادگاه انقلاب” روبرو خواهد شد. اتهاماتي كه عليه وي هست هنوز علني نشده و به هيچ
وكيلي اجازه داده نشده تا وي را در شش ماهي كه در انفرادي بوده ملاقات كند. اين شايد
در حد كشتار چارلي هبدو نباشد اما هدف همان است: كاهش آزادي مطبوعات.
در اين رابطه: در همين جاي روزنامه هفته پيش، من پيشنهاد كردم كه ريشههاي كشتار
چارلي هبدو ميتواند به فتواي خميني در سال 1989 براي اعدام نويسنده انگليسي كه متهم
به توهين به اسلام شده بود، برگردد. جالب توجه است كه نيروهاي امنيتي ايراني از تظاهرات
روزنامهنگاران در اتحاد با كسانيكه در پاريس كشته شدند در تهران جلوگيري كرد. و در
آخر هفته، نيويورك تايمز گزارش كرد كه در سال 2010، پليس فرانسه سندي پيدا كرد در كامپيوتر
چريف كواچي كه بهمراه برادر خود حمله را انجام داد كه فتوي را “كاملاً درست” خوانده
بود.
من اينرا اشاره كردم تا يك نكته مهم استراتژيك را تأكيد كنم: ايدئولوژي جمهوري
اسلامي از ايدئولوژيهاي داعش در سوريه و در عراق، القاعده در شبه جزيره عربستان،
بكوحرام در آفريقا و دهها عامل تروريستي در سراسر جهان چندان تفاوتي ندارد.
من استدلال ميكنم كه بسيار دقيق است كه اين ايدئولوژيها را اسلاميسم بخوانيم.
من بحث ميكنم كه يك اسلاميست كسي است كه به برتري و سلطه اسلامي باور دارد؛ كه يك مذهب
به تنهايي بايد حكومت كند مانند كمونيستها كه ميگويند يك طبقه بايد حكومت كند و نازيها
كه يك نژاد بايد حكومت كند. يك زيرمجموعه اسلاميست جهاديسم است. جهاديستها ميگويند
كه اهداف آنها تنها از طريق خشونت و همچنين خشونت عليه غير رزمندگان بدست ميآيد. جهاديستهاي
سني و يا شيعه دو طرف يك سكه هستند (طرف شيعي فقط كمي براقتر است).
چه اتفاقي ميافتد اگر كه جهاديستها از هر نوعي به توانمندي بمب اتمي دست يابند؟
اين سؤال لااقل بخشي از اعضاي كنگره را شب بيدار نگه ميدارد. در ميان آنان سناتور رابرت
منندز از نيوجرسي و سناتور جمهوريخواه مارك كرك از ايلينويز هستند كه مشغول آخرين كارها
روي لايحهاي هستند كه تحريمهاي شديدتر را در صورتيكه توافق نهايي تا 30 ژوئن بدست
نيايد اعمال ميكند. يك لايحه جداگانه به كنگره اين امكان را ميدهد تا هر توافقي را
قبول يا رد كند.
دريك ملاقات پشت دربهاي بسته سناتورهاي دمكرات در بالتيمور در پنجشنبه گذشته، اوباما
نه تنها تهديد خود را تكرار كرد كه حتي تحريمهايي كه با پايان مهلت اجرايي ميشوند به
جنگ منجر ميگردد بلكه او اتهام زد كه آن نمايندگان كنگره كه به چنين لايحهاي رأي دهند
تنها اينكار را براي رضايت “كساني كه كمك مالي ميكنند” انجام ميدهند.
منابع به نيويورك تايمز گفتند كه منندز “ بلند شد و گفت كه به وي “شخصاً توهين”
شده است” . وي افزود كه سالهاست كه روي اين موضوع كار كرده و همواره روي تبعات طولانيمدت
تمركز بوده است. و امكان ندارد كه بتوان يك تحريم جديد را در تابستان آينده بسرعت جور
كرد اگر ايران سنگ اندازي كند.
منندز و كرك و بسياري از ديگر اعضاي كنگره كه معلوم نيست تعداد آنها در حدي باشد
كه يك وتو را منتفي كند، فكر ميكنند كه اوباما با سياست همهاش حلوا و كمي چوب، موفق
نشده است. آنها خواهان يك استراتژي ديگر هستند. آنها ميخواهند از امكان تحريمهاي جديد
كه با پايان مهلت فعال ميشوند استفاده كنند تا روي رهبران ايران فشار بگذارند تا زودتر
توافق كنند و نه ديرتر چرا كه زماني خواهد رسيد كه ديرتر ديگر خيلي دير است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر