۱۳۹۳ بهمن ۱۱, شنبه

محمد اقبال: در بازار مکاره «خودفروشی»

محمد اقبال: در بازار مکاره «خودفروشی»

موضعگيري «سخنگوی مجاهدین درباره تهدیدهای دائمی رژیم منفور آخوندی علیه جان و امنیت مجاهدان اشرفی در لیبرتی و همچنین روضه خوانیهای تکراری سازمان ملل و برخی مقامات آمریکایی مبنی بر این‌که خطر داعش هم افزوده شده و آنها نمی‌توانند نیروی آمریکایی یا کلاه آبی به حفاظت لیبرتی اختصاص بدهند» به تاريخ 4 دي 1393 (26 دسامبر 2014) آنقدر واضح و گويا است كه هيچ شرح و توضيحي نياز ندارد. خلاصه كلام اين كه اين سخنگو خاطرنشان ساخته بود: «دولت آمريكا اگر دست در دست خليفه ارتجاع در تهران ندارد سلاحهاي حفاظت انفرادي مجاهدين را، ، به آنها بازگرداند تا ببينيم چه كسي جرأت حمله به ليبرتي خواهد داشت». متن كامل اين موضعگيري را مي توانيد در اين لينك ببينيد:
http://www.hambastegimeli.com/home/گزيده-اخبار/54652-موضعگیری-سخنگوی-مجاهدین
تمامي راه حلهاي جايگزين و هم چنين اقداماتي كه قبلا بايد اتخاذ مي شد و نشد نيز در اين موضعگيري ذكر شده است.
رژيم آخوندي كه به خوبي معنا و مفهوم اين موضع گيري را كه همانگونه كه شرحش خواهد رفت در راستاي بالاترين منافع ساكنان ليبرتي و حفاظت و نيز باز اسكان آنها در كشورهاي غربي است، درك مي كند، تا 12 روز خفقان گرفت و جرأت هيچ اظهار نظري پيدا نكرد.
در اين فاصله البته و با ترس و وحشت تمام و بازهم البته بدون كمترين اشاره يي به اظهارات سخنگو، خبرگزاري فارس ارگان سپاه پاسداران جهل و جنايت سوزش شديد ولي فقيه را برملا كرده و با انتشار خبري به نقل از «مؤسسه راهبردي ديده بان» تيتر زد كه: «چرا منافقین اصرار دارند در عراق بمانند؟» و به اين ترتيب خواسته يا ناخواسته دست تمامي كمپينهاي كذايي را رو كرد.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931006000830
اما خامنه اي نهايتا نتوانست گزش خود را از اين موضعگيري كه معنا و مفهوم آن در عالم سياست كاملا واضح و بي چون و چرا است و آنها كه «بايد» خوب مي فهمند موضوع از چه قرار است، پنهان كند و در تاريخ 26 دي ماه، سايتها و روزنامه هاي زنجيره يي رژيم و وزارت اطلاعاتش از جمله «تسنيم»، «نسيم»، خبرگزاري دانشجو، سايت خبري مرصاد 67، باشگاه خبرنگاران، راج كاويسم، ناياب نيوز، سردبير (روزنامه خراسان)، شهيد نيوز و انبوه سايتهاي ديگر رژيم يك خبر كليشه يي اين وزارت خانه با عنوان «گروهک تروریستی منافقین خواستار بازگرداندن سلاح های خود شد» به نقل از سايت معلوم الحال «هابيليان» (قربانيان ترور) را درج كردند.
http://www.tasnimnews.com/Home/Single/610438
http://nasimonline.ir/detail/News/967820/204
http://www.oxinnews.com/khabar/news-1066090.html
http://mersad67.ir/?p=657
http://www.yjc.ir/fa/news/5092320/گروهک-تروریستی-منافقین-خواستار-بازگرداندن-سلاح‌های-خود-شد
http://rajavism.com/?p=5653
http://www.nayabnews.com/fa/News/سیاسی/کلی/12723943/گروهک-تروریستی-منافقین-خواستار-بازگرداندن-سلاح‌های-خود-شد!/
http://www.sardabir.com/websearch/43668.html
http://www.ghatreh.com/news/nn24234153/nn24234153/گروهک-تروریستی-منافقین-خواستار-بازگرداندن-سلاح-های-خود
اصل خبر در سايت هابيليان
http://www.habilian.ir/fa/اخبار-سیاسی/گروهک-تروریستی-منافقین-خواستار-بازگرداندن-سلاح-های-خود-شد.html

حرف رژيم اين بود: «به گزارش پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور) گروهک تروریستی منافقین به بهانه محافظت از اعضایش در کمپ لیبرتی، خواستار بازگردادن سلاح هایشان از سوی آمریکا شد. سخنگوی این گروهک تروریستی در آخرین اظهار نظر خود، به بهانه بی توجهی آمریکا در محافظت از اعضای این گروهک که در کمپ لیبرتی در حومه بغداد به سر می برند، با لحنی طلب کارانه خواستار مسلح کردن اعضای این گروهک به سلاح های سبک برای محافظت شخصی و همچنین تجهیز این گروهک به دوشیکا و ضد هوایی برای حملات هوایی احتمالی شد. گروهک تروریستی منافقین پس از اشغال عراق از سوی آمریکا در سال ۲۰۰۳ از سوی ارتش ایالات متحده خلع سلاح شد. این گروهک تروریستی پس از تحویل سلاح هایشان تلاش داشتند تا خود را به عنوان یک گروه اپوزیسیون صلح طلب و ضد خشونت علیه جمهوری اسلامی معرفی نمایند».
در آخرين پاراگراف كليشه يي فوق، همه تعارفات كنار گذاشته شده و عمق ترس و وحشت رژيم، به روشني بيان شده است: «اما به نظر می رسد خوی خشونت طلبی و فعالیت های تروریستی آنچنان با تار و پود این گروهک عجین شده است که پس از ۱۱ سال مجدد ماهیت واقعی خود را با درخواست مسلح شدنشان به نمایش گذاشته اند».
در اين فاصله اما تا خط برخورد وزارت با اظهارات سخنگو در بيايد، عوامل نشان دار و بي نام و نشان اطلاعات آخوندي در خارجه بيكار ننشسته و به طور پراكنده به لجن پراكني هاي معمول پرداخته بودند.
اما وقتي خط مشخص شد، عوامل اصلي از جمله حيوان ليبرتي - ماماچه پليدك - همان ناخواهر من عاطفه اقبال و پس از او قهرمان حيدري (با نام عوضي حنيف حيدر نژاد) و ساير گاو و گوساله هاي اطلاعاتي (با پوزش از اين حيوانات زبان بسته) و همچنين قربانعلي حسين نژاد و سايرين نيز متعاقبا و متواترا وارد صحنه شده و هركس به فراخور حالش به ميل كردن فضولات اطلاعات مشغول شده كمبود مطالب ايران اينترلينك اطلاعات آخوندي را تأمين و وجوه مختلف ترس و وحشت رژيم را به خوبي توضيح دادند.
خلاصه حرف اين مزدوران و فضولات خواران كه به اشكال مختلف تكرار كرده اند، اين است: «سلاح به چه كاري مي آيد؟».
همانگونه كه گفتم، مزدوران و فضولات خواران اطلاعات آخوندي و خود رژيم خوب مي دانند كه ورود به اين موضوع از سر نامبردگان زياد است. موضوع به سادگي بحث مشخص «درمان»، و «باز اسكان» و «حفاظت» و مقولات و نيازمنديهاي بسيار اوليه هر انساني است. اتفاقا در اين يادداشت همين بحث را باز خواهم كرد.
ساكنان فعلي ليبرتي، از اشرف بر اساس قولها و تعهدات و توافقات متقابل سازمان ملل و ايالات متحده آمريكا و دولت عراق فيمابين آنها و بين آنها و ساكنان، اشرف را بر خلاف ميل خود ترك كرده و به ليبرتي رفتند. قرار بود ظرف مدت كوتاهي كليه ساكنان به كشورهاي اروپايي و آمريكا نقل مكان داده شوند. هيچ يك از طرفهاي بالا به هيچيك از توافقات و تعهدات خود عمل نكردند،
تمامي شواهد و مدارك موجود كه بخشي از آنها منتشر شده و بخش بيشتر آنها هر زمان كه به صلاح باشد حتما منتشر خواهد شد، و البته كه اعضاي شوراي ملي مقاومت در جريان عمده آنها قرار دارند و مطلع هستند، نشان مي دهد كه تك به تك افرادي كه از ليبرتي به اروپا منقل شده اند با تلاشهاي ديپلوماتيك، سياسي و تأمين هزينه از سوي خود مجاهدين خلق منتقل شده اند. به جز چند نفري كه تعدادشان اندك است و همچون  قربانعلي حسين نژاد دست به خيانت زده و از طريق هتل مهاجر و انجمن نجاست و اطلاعات آخوندي به اروپا آورده شده اند، حتي يك نفر نيز از هيچ طريق ديگري امكان بازاسكان در اروپا پيدا نكرده است.
كمپينهاي كذايي وزارت اطلاعات كه يكي از آنها را به نام همان حيوان ليبرتي -ماماچه پليدك- ثبت كرده است، نه تنها يك نفر را جابجا نكرده و هيچ كمكي به باز اسكان نكرده اند كه هيچ، در اين مسير تا آنجا كه توانسته اند سنگ اندازي كرده و اتفاقا چوب لاي چرخ مقوله باز اسكان گذاشته اند و دستشان تا مرفق آلوده به جنايتهايي است كه از سوي اطلاعات آخوندي و عواملش در عراق عليه ساكنان ليبرتي صورت گرفته و مي گيرد.
البته برعكس آنچه رژيم وانمود مي كند لجن پراكني هاي صدر تا ذيل اين وحوش دقيقا بخاطر اين است كه خوب مي دانند كه اظهارات سخنگو در رابطه با حفاظت و باز اسكان مجاهدان ليبرتي مؤثرترين موضعگيري است. ولي واقعيت اين است كه رژيم و دم ودنبالچه هايش تسليم يا كشتار مجاهدين را مي خواهند و مي دانند كه  براي نيرو و جنبش و رزمندگاني كه هرگز به رژيم  تسليم نخواهند شد و هرگز حاضر نيستند از آرمان و مواضعشان كه  رهايي  خلق و ميهن و تنها راه آن يعني  سرنگوني رژيم ضدبشري و استقرار آزادي و حاكميت مردمي است، دست بردارند، انتظار اين كه در برابر فشارها و وحشيگريها و خطرات اين مسير ، دست بالا كنند و در برابر دشمن زانو بزنند و ذليلانه خود را با منويات دشمن پليد تطبيق بدهند تا در ازاي آن به زندگي و آسايش فردي خود برسند، چيزي جز خوابهاي پنبه دانه و آرزوهاي به گور سپردني جلادان حاكم و كاسه ليسانش نيست و ارزاني خيل وادادگاني است كه خود را به اين رژيم فروخته و كارشان تحت عنوان دلسوزي براي مجاهدين و اظهار شيفتگي براي باز اسكان آنان، فقط تيز كردن تيغ جلاد برگردن مجاهدان، اين گردان گردنفراز و تسليم ناپذير، است .. در حالي كه مجاهدان آزادي كه هستي شان را نثار آزادي خلق و ميهن كرده اند، هيچ گاه  مقهور شرايط و توطئه ها و جنابات دشمن نمي شوند ،  در عين حال كه در همين چند سال اخير با توجه به تغيير و تحولات در عراق و منطقه، هيچ امكان و راه حل و هيچ گزينه يي كه متضمن تسليم در برابر رژيم نباشد را در رابطه با باز اسكان  رد نكرده اند، و هر پيشرفتي در اين زمينه هم اساسا مرهون رنج و تلاش و پرداختهاي همه هزينه ها در تمام زمينه ها توسط خود مجاهدين بوده است.
حتما كه در فرصتي در آينده راجع به تك به تك افراد و گروههاي منتقل شده و كشورهايي كه آنها را پذيرفته اند و پروسه اين پذيرش و هزينه هاي صرف شده توسط مجاهدين، كتابها بايد نوشته شود. اگر روزي شرايط سياسي و امنيتي و به طور خاص شرايط حفاظت و امنيت ساكنان ليبرتي اين امكان را فراهم آورد و مقاومت اين امكان را داشته باشد كه به دور از هرگونه دست بستگي و سوء استفاده از سوي دشمنان و محذوري، جزء به جزء آن چه را كه در پروسه بازاسكان صورت گرفته توضيح دهد، آنگاه خواهيم ديد كه صفحات نامه هاي نگاشته شده تا همين حالا از چند ده هزار گذشته است، و چند هزار ساعت ملاقات در سطوح دولتي و پارلماني و سياسي و مقامات عاليرتبه در آمريكا و اروپا انجام گرفته است و چه ميزان از انرژي مقاومت اصولا در مسير همين بازاسكان صرف شده است؟. علاوه بر اين خواهيم ديد كه چه پروژه هايي درست در مرحله گل دادن و به ثمر نشستن با دخالت رژيم و مماشات گران متوقف شده اند و باز به طور خاص خواهيم ديد چه پروژه هايي اتفاقا به خاطر دخالت امثال ماماچگان پليدك و حيوانات ليبرتي و كمپينهاي كذايي به بن بست كشيده شده و در نتيجه ساكنان ليبرتي از باز اسكان محروم شده و بيشتر در معرض كشتار از سوي رژيم قرار گرفته اند.
خوب اكنون سخنگوي مجاهدين حرف بسيار ساده و قابل فهمي مي زند و بهترين راه حل را پيش رو مي گذارد: تعهدات را كه نقض كرده ايد، 17500 تي وال حفاظتي را كه برنمي گردانيد، كلاه و جليقه هاي حفاظتي را كه متعلق به خود مجاهدين است نمي گذاريد از اشرف منتقل كنند، حتي كيسه شن و يك موبايل و يك كامپيوتر هم كه اجازه ورود به ليبرتي ندارند، از مانيتورهاي يونامي در ليبرتي هم كه خبري نيست، كميسارياي پناهندگان كه از ترس رژيم جرأت ندارد اعلام كند ليبرتي كمپ پناهندگي است و ... ، خوب سلاح شخصي متعلق به خود اين افراد را به آنان بازگردانيد تا امكان دفاع از خود را داشته باشند. كجاي اين حرف ايراد دارد؟
آيا اگر كسي به راستي به دنبال باز اسكان ساكنان در كشورهاي غربي باشد، اين موضعگيري در جهت و به نفع بازاسكان است يا عليه آن؟ رژيم پليد حاكم بر ميهنمان كه خوب موضوع را درك كرده و چون قصد قتل عام بلااستثناي تمامي ساكنان ليبرتي را دارد و خوب درك مي كند كه اين موضعگيري اتفاقا درست در مسير حفاظت و بازاسكان ساكنان ليبرتي است، به همين دليل سراپا به وحشت افتاده و بلافاصله فرياد برمي آورد كه «خوی خشونت طلبی و فعالیت های تروریستی آنچنان با تار و پود این گروهک عجین شده است که پس از ۱۱ سال مجدد ماهیت واقعی خود را با درخواست مسلح شدنشان به نمایش گذاشته اند».
در واقع هركسي كه از ته قلب خواستار امنيت و حفاظت ساكنان ليبرتي تا زمان انتقال باشد، بايد با تمام وجود از اين اظهارات سخنگو استقبال كند، چرا كه حتي اگر به فرض محال ده روز ديگر همه ساكنان ليبرتي به اروپا يا آمريكا منتقل شوند، بر اساس كدام قانون و كدام ارزش اخلاقي بايد در برابر تهاجمات دشمن پليد بي دفاع بمانند؟ آيا هركس كه با اين امر به هر دليلي مخالفت مي كند، جز همدستي با آخوندهاي حاكم و هموار كردن راه و جاده كشتار ساكنان بي دفاع ليبرتي كار ديگري صورت مي دهد؟ آخر مگر انتقال به خارج از عراق و اروپا و آمريكا با چه هدفي انجام مي شود؟ مگر به هدف حفاظت از جان ساكنان نيست، مگر عنوان نمي شود كه عراق امن نيست، خطر فلان و فلان گروه وجود دارد و «خطر داعش هم افزوده شده»، خوب پس بايد چارهيي انديشيد.
انتقال و باز اسكان كه اكنون و بعد از اين همه مدت به گفته معاون وزير امور خارجه آمريكا صرفا شامل 20 درصد افراد شده است. يعني از فوريه 2012 كه اولين گروه از اشرف به زندان ليبرتي رفت، تا فوريه 2015 كه كه چند روز ديگر مي شود سه سال تمام، يك پنجم ساكنان بازاسكان شده اند. خوب با يك حساب سرانگشتي مي توان نتيجه گرفت كه تا انتقال آخرين نفر از ساكنان ليبرتي هنوز بايد 12 سال ديگر صبر كرد. در اين دوازده سال جويندگان راه حلهاي اطلاعات آخوندي پيشنهادشان اين است كه مجاهدين به جاي سلاح روي انتقال متمركز شوند. سفسطه را مي نگريد؟ اگر ريگي به كفششان نيست چه تعارضي دارد؟ نه براي 12 سال، كه براي حتي دو روز. مگر اصل حفاظت نيست؟ مگر اصولا انتقال براي حفاظت انجام نمي شود؟ آيا اگر به راستي به فكر جان ساكنان ليبرتي هستيم مگر نه اين است كه بايد حتي يك ثانيه هم آنها را بدون دفاع رها نكنيم.
به همين دليل است كه باز تكرار مي كنم: رژيم پليد آخوندي به خوبي درك مي كند كه عاليترين منافع حفاظتي و حتي منافع باز اسكان در همين موضعگيري سخنگوي مجاهدين خوابيده است، اما چون هدفش كشتاري مشابه كشتار دهم شهريور 92 – اول سپتامبر 2013 – است، اين را درست در نقطه مقابل اهدافش مي بيند. آخرين اخبار رسيده از زندان ليبرتي نيز حكايت از «تحركات و اقدامات بسيار مشكوك عليه كمپ ليبرتي» دارد آن هم «در شرايطي كه مداخلات رژيم ايران در عراق، روز به روز افزايش مي يابد و شبه نظاميان تروريست وابسته به اين رژيم، شناسايي و تدارك براي حمله به ليبرتي را تشديد كرده اند».
پس رژيمي كه با تمام توان به دنبال تكرار كشتار اول سپتامبر 2013 اشرف در ليبرتي است و اگر دستش به اين نرسد، مي خواهد با محاصره غذايي و دارويي ساكنان را به قتل برساند و يا تا آنجا كه مي تواند در مسير جابجايي و باز اسكان ساكنان سنگ اندازي و مانع تراشي كند، به خوبي و بهتر از هركس ديگر پيام اين موضعگيري را درك مي كند. در نتيجه عربده كشي خود و مزدوران پليدش شروع مي شود و فضولات خواران و ماماچگان پليدك و حيوانات ليبرتي هم «از زاويه هاي مختلف» عربده كشي را ادامه داده به توجيه مواضع جلادان حاكم بر ايران مي پردازند. بخشي از اين ياوه ها را كه همگي در سايتهاي مختلف و زنجيره يي اطلاعات آخوندي نيز درج شده است، در لينكهاي زير مي توانيد ببينيد.
نادر نادري: «سلاح را برای چه کاری و برای چه کسی می خواهی؟»
http://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=15642
حيوان ليبرتي – ماماچه پليدك (عاطفه اقبال): «ناتوانان را بايد از عراق منتقل كرد؟ يا مسلح!؟ ناتوانان و بيماران نياز به درمان دارند يا سلاح؟»
http://campaignliberty3.blogspot.fr/2015/01/blog-post.html
 قربانعلي حسين نژاد: «درخواست مضحک برگرداندن ده در صد سلاح زمینه سازی برای کشتار ساکنان لیبرتی».
حنيف حيدرنژاد (قهرمان حيدري): « مسئولیت مسعود رجوی در حفظ جان ساکنین کمپ لیبرتی در عراق»
http://www.hanifhidarnejad.com/Hidarnejad/index.php?option=com_content&task=view&id=11707&Itemid=247
محمد ب: « ادعاي خنده دار يك سخنگوي مجاهدين»
http://bandrajavi.blogfa.com/post/380
اين مزدوران كار را به آنجا مي رسانند كه اموال ساكنان اشرف، كه بر اساس اسناد امضا شده از سوي مقامات آمريكايي و سازمان ملل و دولت عراق ارزش آنها به  600 ميليون  دلار بالغ مي شود را «آهن پاره» مي نامند. در حالي كه به خوبي واقفند كه دينار به دينار و دلار به دلار اين اموال براي بازاسكان، دارو و درمان ساكنان و در راستاي حفاظت آنان در برابر رژيم پليد آخوندي هزينه خواهد شد. شايد بسياري ندانند كه مبالغي كه بعضا از سوي سازمان ملل اعلام مي شود كه براي كمك به هزينه بازاسكان ساكنان ليبرتي هزينه شده يا وعده آن داده مي شود، يا غير واقعي هستند يا تماما صرف هزينه هاي پرسنل سازمان ملل و كميسارياي عالي پناهندگان سازمان ملل كه در اين كادر مشغول به كار هستند، مي شود و همه هزينه هاي ساكنان و درمان آنان و هزينه انتقال آنان حتي هزينه هاي هنگفت درماني آنان در آلباني نيز ريز به ريز از سوي مجاهدين پرداخت مي شود و البته كه اسناد و مدارك آن ريز به ريز موجود است. در چنين شرايطي طرح بحث «چانه زدن بر سر مشتي آهن پاره» آيا جز به معني هموار كردن مسير كشتار ساكنان ليبرتي و محروم كردن آنان از تأمين هزينه هاي هنگفت دارو و انتقال است؟
پس بياييد باور نكنيم كه كسي بيشتر از خود اعضا و ياران و حاميان و هواداران اين مقاومت براي ساكنان ليبرتي دل بسوزاند. اينها چيزي نيستند جز مشتي مزدور كه دربازار مكاره «خود فروشي» به دنبال مشتري مي گردند.
پاريس - 23 ژانويه 2015

كابوس خليفه ارتجاع از خطر مجاهدين

كابوس خليفه ارتجاع از خطر مجاهدين

زوزه هاي وحشت پاسداران نظام از دشمن اصلي تحميل كننده شقه هاي بزرگ رژيم  ولايت فقيه از مقطع قيام30خرداد60 تا قيامهاي 88و 89 و بحرانهاي مرگباركنوني رژيم در مرحله سرنگوني
خبرگزاري سپاه پاسداران 28دي93: «شجوني عضو جامعه روحانيت‌مبارز:.... مجاهدين  در كشور ما 17000نفر را به‌شهادت رساندند ولي آمريكا به راحتي آنها را از لسيت تروريستها خارج مي‌كند و مي گويد اينها تروريست نيستند. مثل اين‌كه كسي بخواهد من شجوني را از ليست واعظان خارج كند.
به همين آساني آمريكا كه خود را كدخداي جهان مي‌داند؛ دروغ ميگويد و مجاهدين را از ليست تروريستها خارج مي‌كند ونام آن را حقوق‌بشر مي‌گذارد! ... فقط ياد گرفته‌اند تا از ما آخوندها ايراد بگيرند و مدام با پتك حقوق‌بشري وامثالهم بر سر ما بكوبند ....»

سايت حكومتي سياست روز28دي93
در عصر حاضر به‌خصوص بعد از پيروزي انقلاب شاهد نفوذ مجاهدين در كنار شخصيتهاي سياسي و روحاني بوديم، اولين قرباني منافقين، رئيس‌جمهور وقت بود كه در نهايت توانستند او را مقابل نظام جمهوري اسلامي قرار دهند و باعث بركناري وي توسط مجلس و فرار او به خارج از كشور گردند.
قرباني ديگر مجاهدين زيرك، آيت‌الله منتظري بود آنان توانستند ايشان را در مقابل امام راحل قرار دهند كه منجر به بركناري ايشان از پست قائم‌مقامي رهبري گرديد.
در وقايع سالهاي ۷۸ و ۸۸ هم، دشمنان خارجي با همكاري عوامل داخلي خويش كه افراد پشت‌پرده زيركي بودند آن آشوب‌ها را به راه انداختند و توانستند افراد ساده‌لوح ‌اما جاه‌طلب را كه عمري را براي انقلاب خدمت كردند در مقابل نظام قرار دهند.
همبستگي ملي

لیپووتسکی: در وصف جهان "فوق مدرن"

لیپووتسکی: در وصف جهان "فوق مدرن"

 
ژیل لیپووتسکی
ژیل لیپووتسکی
نوشتۀ فرید وهابی
ژیل لیپووتسکی، ادیب، فیلسوف و جامعه‌شناس فرانسوی در آخرین کتاب خود به نام "سبکی1"، تلاش سی ساله‌اش را برای تشریح و توصیف جوامع معاصر پی می‌گیرد. از نگاه وی، "سبکی" و سبک‌باری از معیارهای بنیادین، و ارزش دلخواه زمانۀ ماست. آدم‌ها خواهان روح و تن سبک‌اند، همچنان که صنعت و تکنولوژی هر روز به مرزهای تازه‌ای از کوچکی و سبکی دست می‌یابد.

ژیل لیپووتسکی بیش از سی سال است که در کار تفسیر جوامع مدرن یا به قول خودش "فوق‌مدرن" است. او از سال ١٩٨٣ با انتشار کتاب "عصر خلاء2" ناگهان به عنوان یکی از متفکران "سنگین‌وزن" فرانسوی شناخته شد. کتاب "عصر خلاء" بنا بر تعریف نویسنده "جستاری بر فردگرایی معاصر" بود. لیپووتسکی در اواخر دهۀ هشتاد میلادی کتاب دیگری منتشر کرد با عنوان "فرمانروایی بی‌دوام3" و اینک آخرین کتاب او تحت عنوان "سبکی" به بازار آمده است.
این سه کتاب را شاید بتوان سه‌گانه‌ای دانست که اندیشه و پژوهش‌های لیپووتسکی را طی چند دهۀ اخیر خلاصه می‌کند. او در مقام جامعه‌شناسی که تفکر فلسفی را بر تحقیقات میدانی ترجیح می‌دهد، در هر سه کتاب انگیزه‌ای واحد دارد: تشخیص و تعریف خصوصیاتی که ویژۀ زمانۀ ما و جوامع امروزی است. لیپووتسکی به تدریج به این نتیجه رسیده که خصوصیات موردنظر، منحصر به یک جامعه یا یک منطقۀ جغرافیایی نیست و به موازات روند جهانی شدن، در تمامی جوامع بشری پدید آمده یا در حال پدید آمدن است.

مفاهیم انتزاعی کلی مثل "خلاً" یا "بی‌دوام و زودگذر بودن" و اینک مفهوم "سبکی" را در کار لیپووتسکی نباید به مجاز گرفت. او از ساختارهای اقتصاد، تحولات تکنولوژی و "واقعیات انسان‌شناختی" سخن می‌گوید.
لیپووتسکی در کتاب جدید خود می‌نویسد: «اشیاء، اندام‌ها، تغذیه، معماری، ابزار... همه چیز سبک شده. دوران صنایع سنگین به پایان رسیده است».
در سراسر کتاب، لیپووتسکی می‌کوشد تا "سبکی" را در همۀ وجوه و لایه‌های دنیای امروز بنمایاند. او اخیراً در مصاحبه‌ای گفته است:
«امروزه "سبکی" جزو ساختار دنیاست و به یک الزام اقتصادی و فنی تبدیل شده: دنیای اسمارت‌فون، تابلت، دنیای انرژی‌های تجدیدپذیر، فعالیت و کار غیرمادی، دنیای نانوتکنولوژی... انسان بر دنیای بی‌نهایت کوچک‌ها، بر "بی‌نهایت سبک" مسلط شده. این سبکی در همۀ عرصه‌های زندگی دیده می‌شود: مثلاً رژیم غذایی و لاغری: آدم‌ها هم باید سبک و نازک‌اندام باشند... در عین حال، به خاطر هزینۀ کمتر و آسیب کمتر به محیط زیست، سازه‌ها و ساختارهای صنعتی سبک‌تر شده و سعی بر اینست که مواد خام کمتری مصرف گردد».

تناقض بزرگ زمانه

واژۀ "سبکی" در این کتاب و به طور کلی در زبان فرانسه می‌تواند معناهای مثبت یا منفی داشته باشد. لیپووتسکی با حوصله، تمامی حوزۀ معنایی این واژه را از نظر می‌گذراند و مصداق‌های آن را در زندگی مردم امروز نشان می‌دهد. اتفاقاً منظور لیپووتسکی از کلمۀ فرانسوی Légèreté و تعابیر گوناگون وی را می‌توان با نظر به ترکیبات رایج زبان فارسی بهتر فهمید. این ترکیبات فارسی نیز گاه معناهای مثبت دارند و گاه منفی: از سبک‌روحی و سبک‌بالی گرفته تا سبک‌مغزی و سبک‌سری...

لیپووتسکی هیچیک از معناها را نادیده نمی‌گیرد. او می‌نویسد که شاید نخستین متفکری که جداً به فضایل "سبکی" (یا سبک‌بالی) اندیشید، نیچه بود. لیپووتسکی می‌گوید:
«نیچه می‌گفت آدم‌ها دچار سنگینی‌اند. به عقیدۀ او دین و مذهب و اخلاق بر هستی انسان‌ها سنگینی می‌کند. نیچه بر این باور بود که با خلاص شدن از دست مذهب و اخلاق، انسان به "سبکی" یا سبک‌باری خواهد رسید. ولی چنین نشد. امروزه نه مذهب و اخلاق، که معیارهای اجتماعی بر دوش ما سنگینی می‌کند: چاقی مذموم است، باید هر طور شده لاغر شوید... اگر اسمارت‌فون نداشته باشید، دچار حس حقارت و اضطراب خواهید شد... در محیط کار، زیر بار سرعت ارتباطات و انبوه ایمیل‌ها غرق می‌شوید... مسئله اینست که هرقدر در تمدن "سبکی" پیش می‌رویم، خود را کمتر و کمتر سبک یا سبک‌بار حس می‌کنیم. این، تناقض بزرگ زمانۀ ماست. "سبک" نیستیم چون الزامات و وظایف زیاد بر دوش داریم، مثلاً میل به خوشبخت بودن و یا لذت بردن. خب، وقتی این چیزها را نداریم احساس "سنگینی" می‌کنیم».

از سبک‌بالی تا سبک‌مغزی

از فصل‌های مهم و خواندنی کتاب، فصلی است که به هنر و جایگاه اجتماعی آن اختصاص دارد.
لیپووتسکی قبلاً در کتابی دیگر به هنر و آنچه "سرمایه‌داری هنری4" می‌نامد به تفصیل پرداخته است. در کتاب تازه، هنر به عنوان بخشی از بازار و جهان مصرف بررسی می‌شود. بر خلاف لحن کلی کتاب، فصل مربوط به هنر، لحنی گزنده و گاه تند به خود می‌گیرد. به روشنی پیداست که لیپووتسکی از هنر معاصر دل خوشی ندارد. او حتی در مورد هنرمندانی چون جف کونز5 صریحاً از ابتذال و بی‌معنایی سخن می‌گوید و شیوه و سبک او را به طعنه "مضحک و ارتجاعی" توصیف می‌کند.
لیپووتسکی می‌نویسد: «اندی وارهول6 اولین کسی بود که علناً خود را "هنرمند تاجر" معرفی کرد و بدین ترتیب دنیای هنر، مد و پیام بازرگانی را به هم آمیخت».
لیپووتسکی شرح می‌دهد که "سبک‌بالی" و رویای آسمان و پرواز همیشه در آثار هنری تجلی داشته است. اما اینک "رابطۀ انسان با هنر" دچار سبکی (یا سبک‌سری) شده: در این رابطۀ سطحی، انسان مصرف‌کنندۀ متلون که مدام تشنه و مشتاق محصولات جدید است، تنها در جستجوی سرگرمی و لذت زودگذر است.
در این فصل کتاب، لیپووتسکی منفی‌ترین تفسیرهای خود را از مفهوم "سبکی" عرضه می‌کند.

"فوق‌مدرنیته" و خوشبختی

در سال ١٩٨٣، لیپووتسکی در کتاب "عصر خلأ" از جوامع "پست مدرن" سخن گفت اما چند سال بعد، کاربرد این عبارت را نادرست دانست و در آثار بعدی توضیح داد که "پست مدرن" اصطلاحی بی‌معناست.
لیپووتسکی به تدریج و همراه با چند متفکر دیگر اصطلاح "هیپرمدرنیته7" (فوق مدرنیته) را به کار بست و در کتاب آخر خود نیز به این مفهوم وفادار مانده است. او می‌گوید: «ما از مدرنیته خارج نشده‌ایم. فقط بعضی خصوصیات، معایب و مزایای آن را به حد افراط رسانده‌ایم».

ژیل لیپووتسکی در فصل آخر کتاب "سبکی" از حوزۀ جامعه‌شناسی تماماً بیرون می‌آید و به میدان فلسفه می‌رسد. به نوشتۀ وی، انسان "فوق مدرن" که از یک سو در آرزوی سبک‌بالی است و از سوی دیگر گرفتار زندگی، در نهایت چیزی جز خوشبختی نمی‌خواهد. اما تعریف و خصوصیات این "خوشبختی" برایش ناروشن است.

حدود یک سال قبل از انتشار کتاب "سبکی"، لیپوتسکی در یک کنفرانس دانشگاهی گفته بود: «واقعیت اینست کهما از رشد اقتصادی اسطوره ساخته‌ایم. با رشد اقتصادی بیشتر، خوشبختی بیشتر نمی‌شود. البته، نسبت به دهۀ شصت، مصرف انرژی در دنیا سه برابر شده. اما تولید ناخالص ملی شاخص خوشبختی نیست. به نظر من مصرف، نیاز به نقد جدی دارد. بهتر بگویم، افراط در مصرف را باید نقد کرد. انسان باید بتواند رضایت خود را جای دیگری خارج از بهشت مصرف به دست بیاورد. تصاحب مال و مصرف بیشتر نمی‌تواند هدف اصلی زندگی باشد»
دويچه وله

طرح موضوع «رفع حصر» توسط روحانی در شورای امنیت ملی

طرح موضوع «رفع حصر» توسط روحانی در شورای امنیت ملی

سایت اینترنتی سحام نیوز از طرح موضوع حصر خانگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی، برای اولین بار از سوی حسن روحانی در جلسه شورای عالی امنیت ملی ایران خبر داده و نوشته که طرح این موضوع تذکر سردار جعفری، فرمانده سپاه پاسداران را در پی داشت. همچنین این سایت اضافه کرده که سخنان اخیر احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان، علیه کسانی که خواهان پایان حصر خانگی این دو نامزد معترض به انتخابات سال ٨٨ هستند، در واکنش به موضع‌گیری حسن روحانی در جلسه شورای عالی امنیت ملی بوده است.

به گزارش "سحام نیوز"، نزدیک به مهدی کروبی، حسن روحانی، رئیس شورای عالی امنیت ملی درابتدای جلسه هفته گذشته این شورای‌ با طرح دغدغه‌های دولت برای حل و فصل موضوع حصر خانگی کروبی، موسوی و رهنورد انتقاداتی را نسبت به کسانی که به گفته وی «دراین مورد غیرمسئولانه اظهارنظر می‌کنند» مطرح کرد.
سحام نیوز ادامه داده که با ورود آملی لاریجانی، رییس قوه قضاییه به این جلسه، روحانی گفت که «قوه قضاییه سعی می‌کند از مسئولیت خود دراین زمینه شانه خالی کند.»
سحام نیوز اضافه می کند که سخنان روحانی، با تذکر سردار محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه مبنی بر موکول کردن بررسی این موضوع به زمانی دیگر، مواجه شد.
سحام نیوز نوشته که روحانی با پذیرش تذکر فرمانده سپاه، ازعلی شمخانی دبیر شورای‌ عالی امنیت ملی، خواست تا موضوع «رفع حصر» را در دستور جلسه دوهفته آینده این شورا قرار دهد.
با گذشت نزدیک به ٤سال از حصر خانگی موسوی و کروبی، تاکنون هیچ حکم قضایی و یا دستوری از سوی شورای‌عالی امنیت ملی و یا هر نهاد دیگر در این زمینه، به صورت رسمی و قانونی صادر نشده است. این درحالی است که پیگیری پرونده موسوی و کروبی و همچنین دیگر زندانیان سیاسی، از شعارهای انتخاباتی حسن روحانی در انتخابات سال گذشته بود.

حصر، ننگ بزرگی برای جمهوری اسلامی است

 
31/01/2015
 
More
 
 
اردشیر امیر ارجمند، مشاور ارشد میرحسین موسوی ساکن پاریس در گفت‌وگو با بخش فارسی رادیو بین‌المللی فرانسه می‌گوید: «اگر به گفته آقای روحانی، شورای عالی امنیت ملی در زمینه حصر تصمیمی نگرفته، پس در این مورد یک عمل غیرقانونی انجام شده و مسئولیت آن به عهده رهبر جمهوری اسلامی است.»
وی تأکید می‌کند: «در صورت نقش نداشتن شورای امنیت ملی در مورد حصر، این اقدام به دستور شخص آیت‌الله خامنه‌ای صورت گرفته است.»
امیرارجمند همچنین با بیان اینکه، حصر میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد به پنجمین سالگرد خود نزدیک می‌شود در ادامه یادآوری می‌کند که حصر این افراد «ننگ بزرگی» برای مسئولین عالی رتبه جمهوری اسلامی است.
این فعال سیاسی همچنین در مورد پیامدهای بررسی موضوع رفع حصر می‌گوید: «اگر قرار باشد محاکمه‌ای صورت بگیرد باید در دادگاه علنی و با حضور هیئت منصفه باشد، اما به نظر می‌رسد مقامات عالی کشور تاب چنین محاکمه‌ای را ندارند.»
وی در پایان تأکید می‌کند: «به صلاح مقامات جمهوری اسلامی است که این افراد را هرچه سریع‌تر و بدون قید و شرط آزاد کنند.»
 

چند کاربر ایرانی فیسبوک، توسط سپاه بازداشت شدند

چند کاربر ایرانی فیسبوک، توسط سپاه بازداشت شدند

یک مرکز وابسته به سپاه پاسداران، با انتشار اطلاعیه‌ای از انهدام یک شبکه فیسبوکی به اتهام «تولید محتوای غیراخلاقی» و دستگیری اعضای آن خبر داد. این مرکز تعداد دستگیرشدگان را اعلام نکرده اما گفته که اقرارهای متهمان این شبکه، در اطلاعیه‌های بعدی منتشر خواهد شد.

به گزارش خبرگزاری فارس، این بازداشت‌ها در قالب پروژه «عنکبوت» از سوی مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سایبری سپاه پاسداران و با هدف آنچه «ناامن سازی شبکه‌های اجتماعی غربی برای تولیدکنندگان محتوای غیراخلاقی، مبتذل و مستهجن» خوانده شده، صورت گرفته است.
این مرکز در اطلاعیه خود مدعی شده که بازداشت شدگان «مأموریت ترویج فساد و استحاله سبک زندگی ایرانی- اسلامی وهدف قرار دادن نهاد مقدس خانواده در سطح کشور را در دستور کار داشتند.»
در این اطلاعیه آمده که این شبکه با «سوءاستفاده از بستر اینترنت و با حمایت پنهان و غیرمستقیم دولت‌های غربی طی ٢ سال فعالیت در پوشش موضوعات فرهنگی- اجتماعی، در قالب حدود ٣۵٠ صفحه، تعداد قابل توجهی از کاربران را در شبکه اجتماعی فیس‌بوک مخاطب خود قرار داد.»
همچنین از دیگر اتهام‌های این شبکه «تلاش برای ترویج اباحه‌گری، سست کردن و نفی نهاد خانواده، تمسخر اعتقادات و ارزش‌های دینی، ترویج روابط خارج از قواعد اخلاقی، انتشار تصاویر خصوصی دختران جوان، سوءاستفاده از نوجوانان و جوانان و نیز تولید و توزیع مطالب غیراخلاقی و ضد دینی» عنوان شده است.
چهارشنبه شب گذشته نیز وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که «با شایعه‌پراکنان در فضای مجازی برخورد می‌شود.»
این اطلاعیه در واکنش به انتشار خبری در فضای مجازی به نقل از وزیر اطلاعات در مورد خروج مدیرعامل یکی از بانک‌های خصوصی از کشور صادر شده بود؛ در این اطلاعیه آمده بود که وزارت اطلاعات وظیفه دارد با «اقدامات اطلاعاتی و شناسایی، با تولید و منتشرکنندگان این شایعات که قصد برهم زدن فضای عمومی و امنیت کشور را دارند به شدت برخورد کند».

عقب‌نشینی داعش از مناطقی در اطراف کوبانی

عقب‌نشینی داعش از مناطقی در اطراف کوبانی

REUTERS/Osman Orsal

در حالی که در هفته گذشته، پیش‌مرگه‌های کُرد توانستند شهر کوبانی را از کنترل نیروهای دولت اسلامی (داعش) خارج کنند، اما این پیشمرگه‌ها همچنان در اطراف کوبانی با داعش درگیر هستند.

امروز خبرگزاری فرانسه از دمشق به نقل از سازمان ناظران حقوق بشر سوری، گزارش داد که نیروهای کرد "یگان‌های مدافع خلق" که با داعش در شمال سوریه و عراق در حال جنگ هستند، توانستند یک روستا را بازپس گیرند. به این ترتیب، نیروهای کرد اکنون کنترل ١٧ روستا از حدود ١٠٠روستای منطقه کوبانی را در دست دارد
همچنین در بیانیه‌ای که "یگان‌های مدافع خلق" شب گذشته صادر کرد، تأکید شده که نیروهای این سازمان، موفق به آزادسازی مناطقی از غرب کوبانی شده اند.
کردها همچنین در حملات روزهای اخیر توانسته اند از داعش مهمات جنگی به غنیمت بگیرند.
نیروهای کرد که از سپتامبر گذشته و با حمایت ائتلاف بین المللی به رهبری آمریکا برای آزادسازی کوبانی علیه داعش در حال جنگ هستند، در روز 26 ژانویه گذشته توانستند این شهر را آزاد کنند.
با این حال، هنوز داعش در بخش‌های جنوب شرقی و جنوب غربی اطراف کوبانی حضور دارد

کارشناس سلاح‌های شیمیایی "دولت اسلامی" کشته شد

کارشناس سلاح‌های شیمیایی "دولت اسلامی" کشته شد

ارتش آمریکا اعلام کرد که ابو مالک، کارشناس سلاح‌های شیمیایی "دولت اسلامی" در جریان بمباران هوایی در نزدیکی شهر موصل عراق کشته شده است. گفته شده مرگ ابو مالک ضربه‌ای به توانایی این گروه برای تولید تسلیحات شیمیایی است.


ابو مالک، کارشناس گازهای سمی در رژیم صدام حسین بود، اما بعد در کنار جهادگرایان و "دولت اسلامی" قرار گرفت. فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا می‌گوید ابومالک شنبه گذشته (۲۴ ژانویه/ ۴ بهمن) در نزدیکی شهر موصل در اثر بمباران هوایی کشته شده است.
در اطلاعیه ارتش آمریکا در باره مرگ ابو مالک گفته شده که مرگ او ضربه‌ای علیه توانایی گروه تروریستی "دولت اسلامی" در تولید و به‌کارگیری سلاح‌های شیمیایی است. اطلاعیه فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا (سنتکوم) می‌گوید: «ما بر این باوریم که کشته شدن او گروه دولت اسلامی را به‌طور موقت تضعیف می‌کند و توانایی‌های آن را برای تولید سلاح‌های شیمیایی و به‌کارگیری آن علیه انسان‌های بی‌گناه کاهش می‌دهد.»

براساس اطلاعات ارتش آمریکا، ابو مالک دو سال پس از سقوط صدام حسین همکاری با شبکه القاعده را آغاز کرد. او سپس به گروه "دولت اسلامی" پیوست. هنوز روشن نیست که حمله مرگبار علیه ابو مالک به وسیله‌ی جنگنده‌‌های آمریکایی صورت گرفته یا توسط یکی دیگر از اعضای ائتلاف بین‌المللی انجام شده است.

حملات جنگنده‌های ائتلاف بین‌المللی به رهبری آمریکا علیه مواضع شبه‌نظامیان وابسته به گروه "دولت اسلامی" در عراق از ماه اوت سال ۲۰۱۴ آغاز شده است. این عملیات از ماه سپتامبر ۲۰۱۴ به مواضع این گروه در سوریه نیز گسترش یافته است. گروه "دولت اسلامی" بخش‌های وسیعی از شمال عراق و سوریه را در اختیار دارد.

در عملیات سوریه علاوه بر جنگنده‌های ارتش آمریکا، جنگنده‌های عربستان سعودی، اردن، بحرین و امارات عربی متحده نیز شرکت دارند. در عراق اما استرالیا، بلژیک، بریتانیا، کانادا، فرانسه دانمارک و هلند از عملیات هوایی ارتش آمریکا پشتیبانی می‌کنند.

حملات هوایی جنگنده‌های ائتلاف بین‌المللی توانسته است که از پیشروی شبه‌نظامیان گروه "دولت اسلامی" جلوگیری کند. اخیرا تلاش این گروه برای تسخیر شهر نفت‌خیز کرکوک شکست خورد.

پیشمرگه‌های کرد عراق با پشتیبانی هوایی ارتش آمریکا موفق شدند که حمله بزرگ نیروهای "دولت اسلامی" به کرکوک را دفع کنند. در این عملیات یک ژنرال کرد و شماری از نفرات واحدهای پیشمرگه کشته شدند. به گفته مقام‌های کرد عراق، شمار تلفات نیروهای دولت اسلامی بسیار بالا بوده است.

دويچه وله 

جشن سده؛ رقص و شادی زرتشتیان تهران از دید رسا‌نه‌های خارجی

جشن سده؛ رقص و شادی زرتشتیان تهران از دید رسا‌نه‌های خارجی




براي دوستان ورزش دوستم يك خبر هم از فوتبال استرالیا قهرمان آسیا شد

استرالیا با پیروزی مقابل کره‌ جنوبی قهرمان آسیا شد

تیم ملی فوتبال استرالیا توانست با پیروزی دو بر یک مقابل کره‌ جنوبی، برای اولین بار قهرمان جام ملت‌های آسیا شود. با این نتیجه حسرت کسب قهرمانی برای کره‌ای‌ها ۵۵ ساله شد.
فینال پانزدهمین دوره جام ملت‌های آسیا روز شنبه ۳۱ ژانویه (۱۱بهمن) در ورزشگاه ANZ سیدنی استرالیا در حضور بیش از ۷۶هزار تماشاگر برگزار شد و در پایان ۱۲۰ دقیقه تلاش دو تیم با نتیجه دو بر یک به سود میزبان پایان یافت و زردپوشان استرالیایی اولین عنوان قهرمانی خود را در آسیا کسب کردند.
اولین گل این بازی در دقیقه ۴۴ نیمه اول توسط ماسیمو لونگو برای تیم استرالیا به ثمر رسید. تلاش کره جنوبی برای جبران این نتیجه تا دقایق پایانی ادامه داشت تا اینکه سون هسونگ مین در اولین دقایق وقت‌های تلف شده نیمه دوم بازی را به تساوی کشید.
به این ترتیب بازی در دو وقت پانزده دقیقه اضافه ادامه یافت. در دقایق پایانی نیمه اول وقت‌های اضافه (دقیقه ۱۰۴) جیمز ترویسی دومین گل میزبان را وارد دروازه‌ کره‌ جنوبی کرد. این نتیجه تا پایان تغییر نکرد و استرالیا قهرمان تازه آسیا نام گرفت.
پیش از این در بازی گروهی‌ کره جنوبی توانسته بود تیم استرالیا را با نتیجه یک بر صفر شکست دهد. قضاوت این دیدار بر عهده علیرضا فغانی از ایران بود. رضا سخندان و محمدرضا ابوالفضلی نیز کمک‌های وی در این بازی بودند.
آخرین قهرمانی کره جنوبی مربوط به بازی‌های سال ۱۹۶۰ است که به میزبانی این کشور برگزار شد. این تیم در دو دوره گذشته نیز مقام سوم این رقابت‌ها را کسب کرده بود.
روز جمعه نیز تیم‌های امارات متحده عربی و عراق در بازی رده‌بندی مقابل هم قرار گرفتند که در پایان بازی با نتیجه ۳ بر ۲ به سود امارات پایان یافت و این تیم مقام سوم آسیا را کسب کرد.
دويچه وله

فرضیه‌ خودکشی دادستان آرژانتینی تقویت شد

فرضیه‌ خودکشی دادستان آرژانتینی تقویت شد

دادستان آرژانتین، ویویانا فاین، با استناد به نتایج آزمایشات گوناگون روی اثرات DNA موجود در محل حادثه، هم‌چنین روی شلوار و تی‌شرت آلبرتو نیسمن، می‌گوید که شخص دیگری هنگام مرگ وی در حمام آپارتمان دادستان حضور نداشته است.
بیش از ۲ هفته از مرگ آلبرتو نیسمن، دادستان آرژانتینی‌ که در اثر شلیک گلوله به سر از فاصله‌ نزدیک درگذشت، می‌گذرد، ولی هنوز روشن نیست که آیا این حادثه خودکشی یا قتل بوده است. ویویانا فاین، دادستان مامور رسیدگی به این پرونده، در روز جمعه (۳۰ ژانویه) با انتشار نتایج آزمایشات اثرات DNA موجود در محل حادثه، گفت که ظاهرا نیسمن خودکشی کرده است.
جسد آلبرتو نیسمن که رسیدگی به پرونده‌ انفجار مرکز یهودیان «آمیا» را به عهده داشت، روز ۱۸ ژانویه در حمام آپارتمانش در بوئنوس آیرس پیدا شد. کنار پیکر بی‌جان نیسمن، یک اسلحه‌‌ کالیبر ۲۲ و یک پوکه‌ فشنگ قرار داشت.
این حادثه چند ساعت پیش از حضور نیسمن در جلسه‌ی غیرعلنی کنگره‌ آرژانتین در روز دوشنبه (۱۹ ژانویه) رخ داد. در این جلسه قرار بود نیسمن در باره‌ اتهامات خود مبنی بر مانع‌تراشی‌های کریستینا کیرشنر، رئیس‌جمهور آرژانتین و هکتور تیمرمن، وزیر خارجه‌ این کشور در زمینه‌ افشای نقش ایران در انفجار آمیا توضیحاتی ارائه دهد.
آلبرتو نیسمن درباره‌ی نقش ایران در رابطه با رویداد مرگبار "آمیا" تحقیق می‌کرد
تحقیق درباره‌ انفجار
در این انفجار که ۱۸ ژانویه سال ۱۹۹۴ رخ داد، ۸۵ تن کشته و بیش از ۳۰۰ تن زخمی شدند. نیسمن به ویژه مقامات دولتی آرژانتین را متهم کرده بود که در کار تحقیق درباره‌ نقش ایران در رابطه با این رویداد مرگبار کارشکنی می‌کنند. پیش از آن که این دادستان در سال ۲۰۰۴ وظیفه پی‌گیری این پرونده را به عهده بگیرد، جریان تحقیق در باره‌ آن به مدت ۱۰ سال متوقف مانده بود.
بسیاری از شهروندان آرژانتین، بر این باورند که کریستینا کیرشنر برای جلوگیری از افشای "کارشکنی‌های دولت" زمینه‌ی قتل نیسمن را فراهم آورده است. پزشکی قانونی بوئنوس‌آیرس، چندی پیش خودکشی را علت مرگ این دادستان تشخیص داد، ولی یادآور شد که با این حال، احتمال دخالت عوامل بیرونی در این خودکشی، به این دلیل که آثار باروت روی انگشتان نیسمن دیده نشده، منتفی نیست.
بنا به گفته‌ی کریستینا کیرشنر، برخی از کارکنان ارشد سازمان امنیت این کشور که در ماه دسامبر ۲۰۱۴ به دستور وی از کار برکنار شده‌اند، می‌توانند در این رویداد دست داشته باشن

جنگنده‌های مصری مواضع تندرو‌ها در شمال سینا را بمباران کردند

جنگنده‌های مصری مواضع تندرو‌ها در شمال سینا را بمباران کردند
دبی-العربیه.نت فارسی
منابعی در مصر روز شنبه ۳۱ ژانویه، به «العربیه» گزارش دادند که جنگنده‌های این کشور مواضع تندرو‌ها در جنوب منطقه «شیخ زوید» و شرق «العریش» در شمال صحرا را بمباران کردند.
روز پنج شنبه گذشته، در پی انفجار سه خودروی بمب گذاری شده که توسط سه عامل انتحاری هدایت می‌شد، دست کم ۳۰ نیروی امنیتی مصر در منطقه شیخ زوید کشته شدند. همچنین ۶۰ نظامی این کشور زخمی شدند.
به گزارش العربیه، نیروهای امنیتی مصر در تحقیقات اولیه به این نتیجه رسیدند که ۳ عامل انتحاری با استفاده از سه خودروی بمب گذاری شده، حمله روز پنج شنبه علیه نیروهای امنیتی این کشور، انجام داده‌اند.
گروهای تندرو مصری که بیشتر در شمال سینا به فعالیت‌های خود می‌پردازند، در این حمله، علاوه بر منفجر کردن سه خودروی بمب گذاری شده، با شلیک چندین خمپاره، مواضع نیروهای امنیتی مصر را هدف قرار دادند.
بر اساس این گزارش، حمله روز پنج شنبه تندرو‌ها، با هدف قرار دادن مقر فرماندهی پلیس «العریش» آغاز شد. سپس گردان ۱۰۱ نظامی و استراحت افسران نظامی در منطقه السلام هدف قرار گرفتند. بلافاضله پس از این دو حمله بود که سه خودروی بمب گذاری شده، منفجر شد.
حملات دو روز پیش تندرو‌ها علیه مواضع نظامیان مصری در شمال صحرا، که به کشته و زخمی شدن ده‌ها نظامی انجامید در طی چند ماه گذشته، بی‌سابقه بوده است.

اف بی آی یک دیپلمات لبنانی را به اتهام حمایت مالی از تروریسم تحت تعقیب قرار داد

اف بی آی یک دیپلمات لبنانی را به اتهام حمایت مالی از تروریسم تحت تعقیب قرار داد
دیپلمات لبنانی متهم به حمایت از تروریسم

لندن - کمال قبیسی
«اف بی‌آی» روز پنجشنبه گذشته یک دیپلمات لبنانی را به لیست «تروریست‌های» تحت تعقیب خود که به ارسال کمک‌های مالی به حزب الله متهم اند، قرار داد.
به گزارش العربیه به نقل از روزنامه ونزوئلایی، Espectador این دیپلمات شخصی به نام غازی ناصرالدین است. وی به ارسال کمک‌های مالی از خارج برای حزب الله در داخل لبنان متهم شده است. این دیپلمات که متولد بیروت است دارای گذرنامه دیپلماتیک ونزوئلایی است.
غازی ناصر الدین، که یکی از اعضای حزب الله است مدتی به عنوان یکی از کارکنان بخش اقتصادی سفارت ونزوئلا در دمسق مشغول بکار بود. او از موقعیت دیپلماتیک خود سوء استفاده کرده و برای ارسال کمک‌های مالی به حزب الله فعالیت کرده است به همین دلیل وزارت خزانه داری آمریکا از سال ۲۰۰۸ تاکنون او را در لیست «سیاه»  قرار داده است.
«اف-بی-آی» به هدف بازداشت و بازجویی این دیپلمات که به حمایت از «تروریسم» متهم است او را در لیست افراد تحت تعقیب قرار داده است. غازی حدود یک سال پیش به هدف هماهنگی برای ارسال کمک های مالی با مقامات حزب الله در لبنان ملاقات کرده بود. «اف بی آی» گفته است که ناصرالدین در واقع هنوز مرتکب جنایت «تروریستی» نشده اما برای ارسال کمک‌های مالی و لجستیکی به یک گروه «تروریستی» مثل حزب الله لبنان فعالیت کرده است.
«اف- بی‌- آی» شاخه میامی ، اینگونه دیپلمات لبنانی را در فهرست افراد تحت تعقیب خود گنجانده است: «غازی عاطف ناصر الدین، متولد ۱۳ دسامبر ۱۹۶۲ در شهر بیروت، با قدی به طول ۷۰ .۱ و وزن ۸۰ کیلوگرم، مسلط به زبان عربی و اسپانیایی، «یکی از متهمان ارسال کمک‌های مالی به گروه «تروریستی» حزب الله است.
به گزارش العربیه، به نقل از گزارش (El Nuevo Herald)« ال نوو هرالد»، گذرنامه دیپلماتیک ناصر الدین از سوی «نیکلاس مادورو» رئیس جمهور ونزوئلا به وی اهداء شد تا بتواند آزادانه به فعالیت‌های خود ادامه دهد. رابطه ناصر الدین به دورانی که «مادورو» هنوز معاون اول هوگو چاوز بود بر می‌گردد.

در گزارش تحقیقاتی (American Enterprise Institute for Public Policy Research) که سال ۲۰۱۱ توسط «راجر نوریگا» و «خوزه کاردناس» در موسسه» اینترپرایز «آمریکا تهیه شده بود، آمده است ناصر الدین از ۱۵ سال پیش گذرنامه شهروندی ونزوئلایی را دریافت کرده بود و سپس به عنوان یک دیپلمات در سفارت ونزوئلا در سوریه، مشغول به کار شد.

او که یکی از برجسته‌ترین حامیان حزب الله لبنان در ونزوئلا بوده است با استفاده از موقعیت دیپلماتیک خود و نیز به دلیل رابطه نزدیکی که با طارق العیسی، فلسطینی تبار که وزیر کشور ونزوئلا و دوست چاورز بود، توانست نقش مهمی را برای کمک به حزب الله ایفا کند.
غازی ناصرالدین دارای دو برادر دیگر به نام‌های عبدالله و عدی است که هر دو در شبکه‌های حزب الله فعالیت می‌کنند. عبدالله رابط اصلی حزب الله لبنان با دیپلمات‌های و دیگر مسلمانان در ونزوئلا و همچنین مسئول پولشویی حزب و ارسال کمک‌های مالی در خارج فعالیت می‌کند. اما عدی مسئول آموزش نظامی هسته‌های حزب الله لبنان است.

آمريكا اعزام نيروی زمینی به عراق را بررسی می کند

آمريكا اعزام نيروی زمینی به عراق را بررسی می کند
چاک هیگل
دبی-العربیه.نت فارسی
چاک هگل وزیر دفاع آمریکا روز جمعه ۳۰-۱-۲۰۱۵ در مصاحبه‌ای اعلام کرد، واشینگتن ممکن است در ‌‌نهایت برای شکست داعش، نیروی زمینی غیر رزمی به عراق اعزام کند.
ژنرال هیگل که در ماه نوامبر گذشته بر اثر اختلاف با مسئولان کاخ سفید، از مقام وزارت دفاع استعفا داد، در مصاحبه‌ای با شبکه تلویزیونی «سی. ان. ان» گفت: «برای از بین بردن داعش در عراق باید همه گزینه‌ها را بررسی کرد از جمله اعزام نیروهای زمینی غیر رزمی مانند نیروی شناسایی و جمع آوری اطلاعات، این نیرو‌ها می‌توانند مواضع این گروه تندرو را مشخص کنند.

اظهارات اخیر چاک هگل بار دیگر سخنان ژنرال مارتین دمپسی، فرمانده ستاد مشترک ارتش آمریکا در کنگره را تایید می‌کند که گفته بود، ایالات متحده برای ایفای نقش بزرگتری در عراق شاید به اعزام نیروی زمینی نیاز داشته باشد.

وزیر دفاع سابق آمریکا در باره اختلاف‌هایی که با مقامات در کاخ سفید داشت، گفت:» اختلافاتی من با مسئولان کاخ سفید بیشتر در رابطه با آزادی زندانیان گوانتانامو بود. من با آزادی بی‌قید و شرط و غیر محطاطانه آن‌ها مخالف بودند. کاخ سفید مسئله احتیاط در روند آزادی تدریجی آن‌ها را قبول نداشت و به سرعت مته‌مان را آزاد می‌کردند «.

ژنرال چاک هیگل، که یک جمهوری خواه روز دوشنبه ۲۴ نوامبر استعفا داد و باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا بلافاصله استعفای او را پذیرفت.

در آن هنگام گفته شد که استعفای هگل به دلیل فشارهای فزاینده‌ای بوده که از سوی کاخ سفید به او وارد می‌شد.

روزنامه نیویورک تایمز گزارش داده بود که میان وزیر دفاع و اوباما اختلاف بود به همیم دلیل در اوایل نوامبر سال ۲۰۱۴ مقامات ارشد کاخ سفید ضمن گفت‌و‌گوهای زیاد در ‌‌نهایت دو طرف به این نتیجه رسیدند که هدایت پنتاگون را در دست شخص دیگری بسپارند.

سنای آمریکا در ماه فوریه سال ۲۰۱۳، وزارت هیگل را با رای بسیار ضعیف ۵۸ نفر موافق برابر ۴۱ نفر مخالف مورد تایید قرار داده بود.

«كمينگاه توبه»، كانون بي شرمي تواب تشنه بخون ايرج مصداقي



پروژه انهدام يك جنبش قسمت يازدهم


«كمينگاه توبه»، كانون بي شرمي
نوشته مصطفي نادري
در كمينگاه توبه، ايرج مصداقي و تواباني مثل او، به ميزاني كه بادشمن رفته باشند، و به ميزاني كه در ارائه سابقه و عملكردهاي خود در اين رابطه صداقت به خرج ندهند و حقايق را كتمان كنند يا وارونه جلوه دهند و علاوه بر اين بخواهند زالوصفتانه از خون شهيدان و شكنجه شدگان ارتزاق هم بكنند و براي خود چهره كاذب بسازند، درمقابل سازمان طلبكارند و در روانشناسي انحطاط شخصيت، جنبش مقاومت را مسئول و مقصردر ضعفها و تسليم طلبهاي خودشان مي دانند. يعني ادعا و دعوايشان در وراي همه توجيهات و تئوري بافيهاي صدمن يك غاز و كهنه شده در بازار مكاره دشمن و متحدينش درمورد تاكتيك و استراتژي و سياست و تشكيلات....،  اين است كه چرا  سازمان آنها را به مبارزه كشانده است تا در اين مسير سر وكارشان با زندان و شكنجه بيفتد كه نتوانند تحمل كنند و توبه و ندامت كنند؟!


 درحاليكه هر زنداني مقاوم و حتي زنداني كه در زندان ضعفهايي داشته ولي  همكار دشمن نشده، خودش را درمقابل مردم ومقاومت و سازمان شرمنده مي داند و هرچه بيشتر به مردم و آزادي آنها و به مبارزه اعتقاد داشته باشد، اين احساس شرم انقلابي و انساني در او بيشتر است و از تجربه زندان انگيزه و ديناميسم تلاش و مبارزه بيشتر به دست مي آورد تا نه فقط وظيفه انساني و مردمي خود را در قبال خلق و ميهن درزنجير انجام دهد، بلكه ضعف و خطاي گذشته را نيز جبران كند.
من به عنوان يك هوادار سازمان به زندان افتادم. در مقابل شكنجه ها، هرگز به توبه و انزجار نامه و توهين به شهدا نزديك نشدم. درمقابل آنچه كه از مقاومت زندانيان مجاهد و شهدا به چشم ديده ام و درمقابل سازمان و رهبري كه تبلور اين رنجها و شكنجه ها و خونهاي نثارشده براي آزادي هستند و درس مقاومت براي آزادي را از آنها ياد گرفته ام، تا بُن استخوان شرمسارم.....
احساس مي كنم كه هرقدر در زندان ايستادگي كردم و تن به تسليم ندادم بر من افزوده شد و انگيزه و آگاهي هاي مبارزاتيم رشد كرد و اين درنتيجة مبارزة سازمان و شهيدان و زندانياني بود كه جلو چشمانم زير شكنجه ها خندان و پرروحيه به شهادت رسيدند. مي دانم كه اين بدهكاري و ديني كه برگردن من هست فقط يك بحث اخلاقي نيست، بلكه وظايفي است كه بايد در مبارزه بارژيم و رهايي مردم آن را محقق كنم.

 
براي من مسعود رجوي و كلامش و پيامش مخصوصا در داخل زندان،  نور راهنما و راهگشا و موتور محرك و انگيزنده دراين مسير و ماية توانمندي و ايستادگي است كه به آن نياز دارم و من را قوي مي كرد و مي كند.


براي من مريم رجوي پيام عشق و بدهكاري به خلق و تعهد بيشتر براي خدمت به مردم و تلاش براي آزادي آنهاست.


به نظر من اين پيامها  اگر براي جامعة خميني زده و سركوب و چپاول شده در زندان بزرگ رژيم يعني ميهن اسير ماضروري است، براي آن مبارز و مجاهدي كه درميدان يا در زندان است، چه درزندان اوين و چه در زندان ليبرتي، به مثابه شاهرگ حياتي است و شكي ندارم كه گيوتين موشك و لجن، به شكل سخت و به صورت  نرم، مي خواهد همين شاهرگ حياتي را قطع كند.
براي تواب خيانت كرده، چنين نگاه و ديدگاهي معني ندارد . او شرمي ندارد و بغايت طلبكار و قيح و مدعي سازمان است. حرف و دعواي خلص او با سازمان و رهبري در يك كلام بر سر «مقاومت» است. چه مقاومت كردن درصحنه سياسي و اجتماعي درمقابل رژيم و چه مقاومت كردن شهدا و زندانيان درمقابل دژخيمان و درمقابل شلاق و طناب دار.
تواب خائن هرقدر بيشتر به دشمن خدمت كرده باشد و بيشتر به مجاهدين خنجر خيانت زده باشد، وقيح تر و مهاجم تراست و بيشتر تلاش ميكند تا مقاومت سازمانيافته و به طور كلي ارزش مقاومت را به لجن بكشد. او مي خواهد توجيهي براي توبه وخيانت خودش دست و پاكند. رذيلت او هم دراين است كه براي  اين كار به خودش پوستين دروغين زنداني مجاهد مي پيچد. البته با وجود اينهمه وقاحت ، باز جرأت ندارد كه  صاف و صريح حرفش را بزند چون همه مي دانند كه در تمامي مقاومتها وجنبشها چهره و حرف خيانتكاران شناخته شده است و او نمي خواهد كه دستش رو شود